کنسرت باشکوه معین خواننده محبوب مردم با اجرای تر انه های خاطره انگیز قدیمی وپراحساس جدید با استقبال پرشور ورقص وهمصدایی پنج هزار نفر ایرانی از هر دین ومرام ومسلکی روبروشد وشبی ماندنی برایشان رقم زد … Read more about … کنسرت باشکوه معین
گوشه ای ازخاطرات روزنامه نگاری مهدی ذکایی سردبیرمجله جوانان
گفتگو با مایکل کانرزبازیگر برجسته هالیوود و منیکس تلویزیون درحال نوشتن خاطرات روزنامه نگاری خود هستم، ولی بسیار وقت می برد تا با تهیه عکس ها و تطابق تاریخ و نشانه وپرهیزاز هرگونه اشتباهی به صورت … Read more about گوشه ای ازخاطرات روزنامه نگاری مهدی ذکایی سردبیرمجله جوانان
پاریس و لندن میزبان استاد عباس پهلوان
در این دوهفته اخیر روزنامهنگار استاد عباس پهلوان پیر مطبوعات و سردبیر مجله فردوسی امروز در لس آنجلس بهمراه دخترشان عسل عزیز دوست دیرینه و خانوادگی ما سفری به پاریس داشتند.در این دو سال اخیر مشکل … Read more about پاریس و لندن میزبان استاد عباس پهلوان
۱۷۹۱ – !مأموریتی برای این مرد 3 زنه
شیدا از: لس آنجلس 4 سال پیش با ژاله دوستم توی کوچه پس کوچه های دان تاون لس آنجلس، بدنبال لباس ها و کفش ها و خلاصه کادوهای ارزان می گشتیم، تا به دوستم که راهی ایران بود بسپاریم، چرا که من 8 خواهر و دو … Read more about ۱۷۹۱ – !مأموریتی برای این مرد 3 زنه
۱۷۹۰ – فرشته من از راه رسید
آریانا از: نیویورک قرار بود پدرم همه ما را با خود به نیویورک ببرد، چون 8 سال در آن شهر زندگی کرده بود و بقولی با زیر و بم آن آشنا بود. … Read more about ۱۷۹۰ – فرشته من از راه رسید
احمد آزاد فقط خواننده نبود، او یک انسان نجیب و مهربان بود
درگذشت احمد آزاد هنرمند شایسته دل همه را شکست، او آنچنان محجوب بود، که حتی بیماری اش را هم از دوستان پنهان کرده بود. ساعتها درخلوت خود درد می … Read more about احمد آزاد فقط خواننده نبود، او یک انسان نجیب و مهربان بود
۱۷۸۹ – فرشته ای در لباس دشمن
یاس از: لس آنجلس من و جاوید با عشق با هم ازدواج کردیم، هر دو یک دوره نامزدی نافرجام را پشت سر گذاشته بودیم، هر دو قصد داشتیم از ایران خارج … Read more about ۱۷۸۹ – فرشته ای در لباس دشمن
سنگ صبـور
قصه اساتنب در سنگ صبور مجله شماره 1784 چاپ شده بود خوانندگان آگاه مجله جوانان به یاری ساتن آمدند و کوشیدند بن بست او را بگشایند قصه ساتن از لندن … Read more about سنگ صبـور
۱۷۸۸ – مأموریتی برای نجات پدر و مادر اسیرم
افشین از: نیویورک من که از ایران بیرون می آمدم، هنوز پدرم سرحال و پر انرژی بود. 3 برادر و یک خواهرم، هنوز درخانه و زیرسایه پدر بودند وهمه … Read more about ۱۷۸۸ – مأموریتی برای نجات پدر و مادر اسیرم
… خاطرات
با ماریا شل در فستیوال فیلم برلین مصاحبه کردم و اسماعیل ثابتی همکارمان در برلین مرا یاری داد گوشه ای ازخاطرات روزنامه نگاری مهدی ذکایی سردبیرمجله جوانان ضمن سپاس از تشویق ومهر … Read more about … خاطرات
زن روز از: مهناز حسامی
کاهش وزن و حتی لاغری از مواردی است که بسیاری افراد در آرزوی رسیدن به آن هستند. در مورد راه های رسیدن به وزن ایده آل مطالب زیادی خوانده اید، … Read more about زن روز از: مهناز حسامی
نکته ها و پیشنهادات – حسین مجید
آقای مجید: ما بتازگی به امریکا مهاجرت کرده ایم و تصمیم به دائر کردن یک Business هستیم یک شغل و کار جدید برای خودمان و سرمایه آن را هم داریم، … Read more about نکته ها و پیشنهادات – حسین مجید
سنگ صبـور
رفته بودم مطب پزشک داخلی و زنان، یک ناراحتی دیرینه داشتم، توی سالن انتظار دو سه خانم دیگر هم نشسته بودند، همه سرشان با تلفن دستی شان گرم بود، … Read more about سنگ صبـور
۱۷۸۷ – ناگهان با دو فرزند در ترکیه تنها شدم
مهرنوش از ترکیه خوب به یاد دارم، 20 سال پیش بود. من به اتفاق شوهرم شهریار و پسر 9 ساله ام فرید و دختر 11 ساله ام گلی وارد ترکیه شدیم، همه … Read more about ۱۷۸۷ – ناگهان با دو فرزند در ترکیه تنها شدم