مایکل عزیز
در طی پانزده سال گذشته ؛ با صدای گرم و دلپذیرت ؛ با آن طنز زیبا و جذاب؛ با آن حرکات حساب شده و فروتنانه؛ دل میلیون ها نفر را چه در صحنه تیاتر ،چه در سالن کنسرت،چه در رادیو و تلویزیون،شاد کردی و آنها را از ته دل خنداندی.
چه دلهای شکسته و غمگینی که پا به سالن تئاتر هاو کنسرت هاگذاشتند و تو اشک و اندوهشان را به اشک شادی مبدل کردی و پر از انرژی و امید روانه خامه هایشان کردی وهمه این ها دعاهایی است که همیشه بدرقه راه تو بوده است.
من بهعنوان روزنامهنگار تو را از نوجوانی ات می شناسم. آن روزهایی که عضو تیم فوتبال جوانان پرسپولیس بودی،شاید خبر نداری که تصویرت آن سالها در مجله جوانان چاپ شد. شاید یادت نیست اولین بار در شروع فعالیت های هنری ات در امریکاعکس وخبرت را مرتضی فرزانه همکار عزیزمان برای جوانان اورد ونخستین بار مردم با چهره ات آشنا شدند. وقتی تو را روی صحنه دیدند که با تقلید صدای بزرگان موسیقی ایران، چون داریوش ، ابی،شهرام شب پره،معین و اندی،حتی به چشم این نامداران هم اشک می نشاندی، تازه فهمیدند چه نابغهای وارد صحنه هنر شده است.
کمتر کسی باور می کرد تو در این سن و سال با صدای دلنشین خود آواز میخوانی تا شبی که برای نخستین بار روی صحنه کنسرت آمدی و با صدای جذاب خود خواندی و همه را مات و مبهوت کردی.
مایکل عزیز
دلیل نمی شود یک کسالت گذرا،تو را از صحنه دور کند.تو را از اجرای ماندنی ترین و جذاب ترین برنامه ها برای مدتی باز دارد.همه کوچک و بزرگ در سرتاسر دنیا به صحنه ها رفتیم و چشم دوختیم تا دوباره مرد محبوب هزار صدا و هزار چهره در صحنه ظاهر شود.
بغض در گلو مانده، چه بغض های کشنده غریبی، دربدری، هجرت، بغضهای این دوساله خاموشی کرونا با حضور دوباره تو، یک شادی عمیق و به خندههایی که تا نهایت اشک مبدل ساختی.
مایکل عزیز
تو میداتی یک فرشته واقعی بنام الی عزیز را در کنار خود داری که شب وروز فرشته نگهبان توست.
تو میدانی دعای خیر هنرمندان روزنامه نگاران وهمه مردم را بدنبال داری چون تو سالهاست سفیر شادی و خنده بودی والی نگهبان تو.
تو حتی یکبارنشده روی صحنه بیایی وسالن را از خنده نلرزانی تو حتی یکبار نشده در صحنه ظاهر شوی وپیر وجوان شاد واخمو شوخ و جدی را با چهره ای شاد وخندان راهی خانه نکنی تو استاد بی بدیل صحنه وصدا هستی ودر اخرین صحنه قبل از طوفان کرونا با هوتن یک نابغه دیگر صحنه درسراسر جهان شگفتی آفریدید.
همه دوستان ودوستدارانت در هر شغل ومقامی چشم به صحنه دوختهاند بغض هایشان را ذخیره کرده اند تا باشیرینی صحنه های تو همه را به قهقهه خنده مبدل سازند یادت باشد تو بخودت تعلق نداری تواستاد صحنه های پر از امید وشادی همه ما هستی.