حدود ده سال پيش كه MIB2بروي پرده آمـد، با توجه به رواج فيلم هاي فضايي، موفقيتي كه انتظار ميرفت، نصيب فيلم نشد، درحـالـيـكـه اولـيـن فـيلم با ركورد بالايي، استوديوي سازنده را خوشحال و بقولي فربه ساخت.
اينك سومين فيلم از اين سري در شرايطي روي پرده آمده كه ويل اسميت، يك سوپراستار تمام عيار شده، تاميلي جونز در صف پدرها و پدر بزرگ جا گرفته است ولي همچنان از اعتبار بالايي برخوردار است و همين ها به اضافه حضور جاش برولين از ستارگان روز سينما، فروش بالاي فيلم را تضمين ميكند ضمن اينكه 4 سال پيش تاميلي جونز، پيشنهاد بازي دراين فيلم را نپذيرفت و با توجه به جو حاكم بر سينما اين بار تن به بازي داد.
آنها كه دو فيلم قبلي راديده اند ميدانند كه دو مامور و يا ايجنت جيJ و ايجنت كيK، ميكوشند تا نوعي صلح ميان ساكنان زمين و موجودات فضايي بوجود آورد و هر بار نيز با موجوداتي زميني فضايي با قدرت هاي فوق بشري روبرو ميشوند، حوادثي ميآفرينند و راه آشتي را طولاني ميكنند.
بدون شك ويل اسميت در نقش ايجنت جي، جا افتاده، اين بازيگر در مجموع در هر نقشي خيلي زود جا ميافتد، چه درام چون
I Am Legend و Ali و چه كمدي چون: Hitch و Bad Boys و چه غير متعارف و بقولي غير عادي چون BMI، بانقش خود زندگي ميكند.در تمام طول فيلم، شما حتي يك لغزش در كار اسميت نميبينيد. مسلما تامي لي جونز هم درايفاي نقش ها تواناست، ولي انگار عمر او براي اينگونه نقش ها پايان گرفته و بهمين سـبـب، جـاش بـرولـين هنرمند جوانتر، جاي اورا ميگيرد ومسلما در فيلم هاي آينده، او را در نقش هـمـكـار ويـل اسـميت خواهيم ديد.
فيلم با تكيه بروي يك زنداني خطرناك (جمين كلمنت) كه با طرح نقشه اي ميگريزد دنبال ميشود. فيلم بدليل طنز خاصي كه در لابلاي صحنه ها جاري است، كسالت موجودات فضايي را كم ميكند و حوادث گوناگون، تماشاگر بويژه جوانتر ها را تا آخر با خود ميبرد. فيلم اما تامپسون را هم دارد كه با جراحي هاي تازه خيلي جوانتر بنظر ميآيد و چون هميشه شانه به شانه مردان فيلم ميدرخشد اصولا >اما< به كوتاهي و بلندي نقش ها اهميت نميدهد، براي او مهم ترين اصل، كيفيت و مفهوم كاراكتري است كه در آن جاي ميگيرد.
باري سانن فلد كارگردان فيلم بابهره از سناريست هاي خوب، طراحان لباس صحنه باتجربه، امكانات مالي در استوديو فيلم را پربار ساخته است.