مروري بر فيلم:جدايي نادر ازسيمين
Separation A
كارگردان: اصغر فرهادي
بازيگران: ليلا حاتمي- پيمان معادي- سارا بيات – سارينا فرهادي
فرح شكوهي
بعد از سالها كه فيلمهاي نسل نوي كارگردانان ايراني در جشنواره هاي جهان درخشيده و جوايزي را صاحب شدند، اين اولين بار است كه يك فيلم ايراني تا اين حد توجه منتقدين و داوران جشنواره ها را بخود جلب كرده است.
همانطور كه درجريان هستيد اين فيلم سال قبل در جشنواره بين المللي فيلم برلين صاحب 3 جايزه بهترين فيلم و بهترين بازيگر مرد و زن شد. بعد از جوايز چند جشنواره را بعنوان برگزيده منتقدين نيويورك و لوس آنجلس، تورنتو و … شد. و اينك با چنين باري كانديداي جوايز گلدن گلوب و اسكار شده است.
قصه فيلم درباره زن و شوهر جواني است،نادر (پيمان معادي) و سيمين (ليلا حاتمي دختر زري خوشكام و علي حاتمي) كه در آستانه طلاق هستند، سيمين ميخواهد به خارج برود و براي دخترش ترمه (سارينا فرهادي دختر كارگردان) زندگي تازه اي بسازد، درحاليكه شوهرش نادر با اين سفر مخالف است، چون مسئوليت نگهداري از پدر هشتاد و چند ساله اش كه مبتلا به آلزايمر است به عهده اوست.
زن وشوهر به دادگاه مراجعه ميكنند، دادگاهي كه در يك قاضي خلاصه شده است، شايد يكي از ضعف هاي فيلم باشد چون هر چه براي اين زن وشوهر پيش ميآيد چه طلاق و چه درگيري هاي ديگر، همه به همان قاضي خلاصه شده است.
فيلم از همان آغاز درد جامعه امروز را رخ ميكند، بي پناهي زن را در برابر قانون ودر برابر سنت هاي اجتماعي و مذهبي كه دست و پاي او را ميبندد و صدا را در گلويش خفه ميكند، از سويي تماشاگر نسبت به نادر سمپاتي نشان ميدهد، چون او حاضر نيست بخاطر آينده خود و همسر ودخترش، پدر پير خود را رها كند وبرود، چون ميداندكه او هيچ پناهي ندارد. حالا چرا در اين خانواده بجز نادر هيچكس مسئول نيست و نميخواهد سرپرستي و نگهداري از پدر را عهده دار شود، خود يك سئوال بزرگ است چون معمولا خانواده در ايران، در يك پدر و پسر خلاصه نميشود، ديگر اعضاي خانواده، عموها، عمهها ودوستان نيز در زندگي هم نقش دارند اصغر فرهادي كارگردان فيلم كه قبلا هم فيلم پر سر وصداي >درباره الي< را ساخته و جوايزي را هم صاحب شده است، از كارگردانان جوان و سنت شكن سينماي امروز ايران است كه جسارت او در ساختن اين فيلم قابل تقدير است چون فرهادي پي ممنوعيت ها و درگيريهاي قانوني را به تن ماليده است كه البته با هشياري خاص و با بهره از تكنيك هاي جالب فيلم را چنان ساخته كه مسئولان سانسور را تا حدي گيج كرده و در مورد سانسور و يا ايجاد مانع تراشيدن براي فيلم دچار سردرگمي و ترديد ساخته و همين سبب نجات فيلم از چنبره اينگونه قوانين شده است.
فيلم از آغاز با كنايه پيش ميرود همه رخدادهاي اجتماعي، همه فشارها، همه محدوديت ها را در قالبي ماهرانه جاي ميدهد، تماشاگر كاملا درد هر دو طرف را ميفهمد، گاه به اين و گاه به آن حق ميدهد، ولي قهرمانان فيلم هرچه در حوادث فيلم غرق ميشوند، با مشكلات و دردسرهاي تازه تري روبرو ميشوند، از لحظه اي كه راضيه پرستاري براي نگهداري از پدر بيمار وارد معركه ميشود، ماجراي طلاق كمرنگ ميشود، چون با ظاهرا سقوط راضيه (سارا بيات) از پله ها و سقط جنين اش، يك شكايت تازه مطرح ميشود، نادر متهم به يك جنايت ميشود، درحاليكه فريادش به آسمان است كه چنين نكرده است، از اين لحظه فيلم، شخصيت ها را ميبينيم كه هركدام در دنياي خود بيگناه و معصوم هستند، ولي در بيرون قالب خود گناهكار!
دروغ يك حربه دفاعيه براي بيشتر مردم درون، در اين فيلم مفهوم تازه اي مييابد تا آنجا كه نادر انسان مسئول و دلسوز و مذهبي، ناگهان بخاطر دفاع از خود راحت دروغ ميگويد، در حاليكه راضيه مظلوم و بي پناه كه شوهرش زير فشار طلبكاران كمرش شكسته، نيز دروغ ميگويد تا دربرابر قانون كم نياورد ولي درست در لحظه اي كه قرار ميشود قسم بخورد و همه گناهان را به گردن نادر بياندازد تا خسارت مالي بگيرد و شوهرش را از برزخ نجات دهد، ناگهان از جلسه معامله خارج ميشود و حاضر به قسم دروغ نميشود. فيلم ضمن اينكه سستي اعتقادات مذهبي گروهي را در سطح جامعه نشان ميدهد، از سويي نيزوجدان بيدار و اعتقادات محكم مذهبي گروهي را نيز به رخ ميكشد.
فرهادي با مهارت خاص، اين كلاف سر در گم را تا پايان ميبرد، در نقطه آخر قضاوت را به تماشاگر نيز وا ميگذارد، فيلم در ضمن به نسل جوانتري چون ترمه (سارينا فرهادي) ميپردازد كه در طوفان درگيريهاي خانواده، بيش از همه غصه ميخورد و تحت فشار است و گاه فرياد خود را در نوشته ها و تصاوير نشان ميدهد.
بازيهاي خوب ليلا حاتمي و پيمان معادي كه با همه وجود از آغاز تا پايان فيلم، شانه به شانه پيش ميروند، ديدني است. فيلم شانس زيادي براي گلدن گلوب دارد، وضمن اينكه رقباي سرسختي هم روبرويش ايستاده اند و اگر بتواند از گلدن گلوب و انجمن منتقدين بازيگران و كارگردانان نيز نصيبي ببرد، بايد خيلي خوش شانس باشد، چون دستيابي به اسكار در برابر رقباي پرقدرت، هنوز زياد اميدواركننده نيست.