مروري بر فيلم: BATTLE : LA
كارگردان: جاناتان لايبسمن
بازيگران: ارون اكهارت – رامون ردريگز
از فرح شكوهي
By : Farah Shokouhi
سـيـنـماروهايي كه قبلا فيلم هاي فضايي و موجودات آهنين استيون اسپيلبرگ و يكي دو كارگردان صاحب سبك ديگر را ديده اند انتظار توقع بيشتري از اينگونه فيلم ها دارند، چون طي سي و چند سال گذشته فيلمسازان كلاسيك و تفكرساز سينما، آثاري را ساخته و پرداخته اند كه با خود احساسات و انسانيت، عشق و حس وطن پرستي داشته و تماشاگر را با همين حس ها برانگيخته اند، اگر تماشاگران در سالهاي اخير فيلم هايي چونIndependence day و Black Hawk Down را پسنديده اند و منتقدين اين فيلم ها را در ليست آثار ماندني جاي داده اند، بدليل قصه هاي محكم و منطقي و يا نوآور و تازه و بكر، كارگرداني هاي پر قدرت و فيلمبرداريهاي شگفت انگيز، اسپيشيال افكت ها و اديت هاي بحث انگيز بوده است. تماشاگر سينما خصوصا اينروزها بخاطر بهره ديجيتال افكت ها و بقولي بازيهاي كامپيوتري، خيلي بندرت جذب فيلمي در چهارچوب فضايي و موجودات غيرزميني ميشود، مگر اينكه استخوان بندي محكم و دلچسب و هيجان انگيزي داشته باشد و در عين حال با استاندارد فكري او هماهنگ باشد، با توجه به اين توقع وانتظارات ، وقتي تماشاگران باتجربه و آگاه به اينگونه فيلم ها بديدن
BATTLE:LA ميروند، خيلي زود كسل ميشوند و از خود ميپرسند سازندگان فيلم فكر تماشاگر امروز را به شوخي گرفته بودند؟
فـيلـم BATTLE:LA مــاجـراي حـملـه موجودات فضايي به زمين، يا در حقيقت به شهرهاي مهم، خصوصا لوس آنجلس است. موجوداتي با سلاح هاي مهيب و ويرانگر، هواپيماها و يا سفينه هاي هولناك كه خيلي آسان يك شهر را در طي چند لحظه نابود ميكنند.
در جريان اين حمله، شهر لس آنجلس در آتش و دود غرق است و بنظر ميا~يد همه ساختمان هاي بلند، همه نقاط حساس و پر جمعيت شهر ويران شده و گروهي از تفنگداران دريايي به دفاع از شهر پرداخته و با حمله موجودات فضايي مقابله ميكنند.
تماشاگر فيلم خيلي زود از خود ميپرسد چرا اين موجودات فضايي ويرانگر فقط در بخشي از منطقه ساحلي لوس آنجلس متمركز شده اند؟ مگر نه اينكه جنگ آنها با شهرهاي مختلف ادامه دارد، پس چرا دوربين فقط روي همين منطقه زوم كرده است؟ از آن همه نيروهاي ارتش سه گانه امريكا فقط همين چند تفنگدار دريايي هستند كه بايد از سرزمين خود دفاع كنند؟ رهبري اين گروه از تفنگداران را يك افسر جوان ويليام مارتينز(كه نقش او را رامون رودريگز) بازي ميكند بعهده دارد. افسر جواني كه بنظر ميآيد تجربه كافي براي جنگيدن ندارد و مسلما سر و كله قهرمان اصلي فيلم مايكل نانتز(ارون اكهارت) پيدا ميشود، او بـراي آخـريـن ماموريت خود آمده، افسري شجاع است كه تن به هر خطري ميدهد و در نهايت در يك عمل تهورآميز و دور از انتظار سب نجات تيم خود و نابودي دشمن ميشود!
پـذيرش اينكه اين گروه كوچك، يك لشگر عظيم و مجهز فضايي را از پاي بـيـانـدازد، ضـمن اينكه هواپيماهاي نيروي هوايي مرتب در فضا پرواز ميكنند و معلوم نيست چه ماموريتي دارند و چه ميكنند؟ بعيد بنظر ميآيد بطور كلي منطقي نيست فيلم در حقيقت قهرمان ندارد، چون همه تفنگداران در يك حد عمل ميكنند و مايكل نانتز(اران) هم چندان نقش مهم و شگفت انگيزي ايفا نميكند و تنها در دو لحظه فيلم، هواي قهرمان شدن به سرش ميزند.
قصه فيلم كه توسط كريس برتوليني نوشته شده، چارچوب محكمي ندارد، بنظر ميآيد از چند فيلم در همين زمينه برداشت شده است، ضمن اينكه جذابيت و كشش خاص سينمايي هم ندارد.
كارگردان فيلم سابقه خوبي در ساختار فيلم هاي اكشن و ترسناك دارد فيلم هايي چون:
THE TEXAS CHAIN SAW
THE BIGINNING
ولي در زمينه فيلم هاي فضايي از خود توانايي خاصي نشان نميدهد، فيلم پر از انفجار و سر و صدا است، موجودات فضايي فيلم هم مرتب در سايه و يا درحــركـت تـنـد، روشـن وواضح به چشم تماشاگر نـمـيآيـند، در عين حال وقتي هم به قتل ميرسند، ديـگـر آن قالب آهنين را ندارند.
فـيلـم نـيــازي بــه بــازي هنرمندانه ندارد، چون درميان آن همه دود و آتش و انفجار، مهلتي براي هنرنمايي نميماند، فيلم بجز يكي دو صحنه آخر آن از جمله مرگ يك پدر فداكار، صحنه هاي احساسي، عاطفي هم ندارد و در پايان تماشاگر با خود ميانديشد كه هـدف چـه بود؟ نتيجه چه شد؟ چرا اين مـوجودات فضايي به زمين، آنهم به لوس آنجلس حمله بردند؟ از كجا آمده بودند؟ چگونه ناگهان ناپديد شدند؟