اپرویزکاردانب دوست مهربان همه دست اندرکاران رسانه ها و هنرمندان، هفته گذشته ناگهانی رفت، چون پرویز تا همان هفته قبل برنامه تلویزیونی خود را با مهارت و شور و حال اجرا کرد.
کاردان 84 ساله خیلی جوان تر و پرانرژی تر از سن و سالش بود، مثل یک جوان سی چهل ساله به تهیه گزارش، مصاحبه و حتی فیلم های مستند مشغول بود، که نمونه اش فیلم مستندی از استاد علی مسعودی که با احساس خاصی ساخته شده بود.
با کاردان از ایران آشنا و دوست بودم، شب عروسی اش حضور داشتم، شاهد موفقیت اش درعرصه تلویزیون، سینما بودم، در آمریکا به اتفاق یک نشریه ماهانه بنام رنگارنگ منتشر کردیم که دو سه شماره چاپ شد و بعد بدلیل گرفتاری کاردان بخاطر سفر اجرای تئاترهایش و بعد هم انتشار مجله هفتگی جوانان، آن ماهنامه متوقف شد ولی دوستی با کاردان و خانواده اش ادامه یافت.
کاردان انسان شریفی بود، پدری خوب و همسری مسئول بود، دو ازدواج درکارنامه زندگیش بود اولی با فرزانه تائیدی که حاصل آن پسرش کیوان بود، بعد ازدواج با پوری خانم، که یار و رفیق و همدم هم بودند. ثمره اش“ شادی“ یک وکیل برجسته است.
کاردان کارنامه درخشانی در زمینه تئاتر، تلویزیون سینما دارد واز پیشگامان تهیه سریال در ایران بود که با سریال محبوب خانه بدوش (مراد برقی) ،بقولی خیابان ها را خلوت می کرد؛ درخارج هم در زمینه تئاتر و تلویزیون بسیار فعال و موفق بود و خاطره اش با این آثار نمایشی و برنامه های پرطرفدار تلویزیونی اش همیشه در اذهان می ماند.
خانواده کاردان طبق وصیت خودش او را Cremate می کنند و مراسم خصوصی فقط برای فامیل برگزار می کنند.
اما در یکشنبه 11 جولای 2021 از ساعت 4 تا 7 بعد از ظهر جلسه بزرگداشت زندگی پربارش در بورلی ویلشر لس آنجلس برگزارمیشود.
پرواز تازه کاردان عزیز آغاز شده، در فقدان اش با خانواده بخصوص پوری خانم عزیز و شادی خانم و آقای کیوان همراهیم.
استاد علی مسعودی ازرفیق قدیمی خود می گوید
خداحافظ دوست من…. خداحافظ کاردان نازنین
اوهمچون شبنم پاک ودرخشنده ای بود که پیش ازطلوع خورشید درگلوگاه گلهای نرگس شیرازی که در باغچه کوچک خانه من پیازش را کاشته ام بود. او پاک و زلال بود و بردامن اندیشه اش هیچ گردی ننشسته بود، او شجاع بود. او سالهای سال بود که با خنده و شادی نقش هایی که درگذشته های دور، دور داشت وداع گفته بود و با زخمهائی که برپیکر دیکتاتوری وفساد میزد با خطر وفاداری روزگار را می گذراند و به مختصرزندگی کردن تن در داده بود.
سالهای سال، زمانی دراز او را می شناختم، هنرمندی بود که درساعات پخش نمایشش خیابانهای همه شهرهای ایران تقریبا خالی ازتردد اتومبیلها می شد چشمها به تلویزیون ها گره می خورد و شهر خاموش میشد و دردها، رنجهای مردمی را نشان میداد که با دوره گردی و رنج روزگار را می گذرانند.
وجود او یک معجزه بود او ستاره ای بود که هرچندگاهی می درخشند و ازدیدگاه ما می گریزند.
هرچه که درنمایش شخصیت او برپرده ترسیم کنم، کمتراز واقعیت وجود او بود؛ برای من چهارشنبه ها روزی بود که به شوق دیدار وهم صحبتی او در یک برنامه تلویزیونی زنده آنچه که میدانستم و تجربه اجتماعی داشتم بدون هیچ سانسوری به زبان می آوردم؛ جسارت من دربازگویی جنایات و ظلمهای برمردم رفته ام در برنامه ای که او مسئولیت آن را داشت تکیه بر شجاعت بی پایان او داشت.
او ازمیان ما رفت، او آبروی رسانه های تصویری بود. او پهلوانی جسور و دریا دل بود که نظیرش را کمتر دیده بودم…. خدا حافظ دوست من،…. خدا حافظ کاردان
هوشنگ توزیع کارگردان و بازیگر سرشناس :
برجسته ترین ویژگی پرویزخوش اخلاقی و مهربانی اش بود
نازنین ……
شوکه شدم. هیچ علامتی برای ناراحتی درش نبود. تا آخرین هفته ها برنامه تلویزیونی را تهیه میکرد. سرحال و با انرژی، شوکه شدم روزهای بدی است. سال بدی بود. میلیون انسان، حداقل یک عزیز را از دست دادند و با خانواده پرویز کاردان احساس همدردی می کنم.
مثل همه، پرویزکاردان رو سالهاست که می شناسم. شهرت سریالهایش در تلویزیون ایران او را مشهورخاص و عام کرده بود. سریالهای مثل امراد برقیب و اخانه بدوشب …. اما ارادت من به او با دیدن او در نمایش ادرانتظار گودوب اثر ساموئل بکت، بکارگردانی اداود رشیدیب درکنار پرویز صیاد و بازی درخشانش در نقش الاکیب شکل گرفت.
سالها بعد در لس آنجلس با او از نزدیک آشنا شدم و دریکی از نمایشنامه هایی که به صحنه برد همکاری داشتم. نمایشی بود بنام اسلام وخداحافظب که دوره تمرین ها و اجراهایش تقریبا یکسال طول کشید و دراین مدت بارها و بارها به شهرها و ایالات مختلف آمریکا سفر کردیم. بنابراین در این دوره زمانی نوعی دوستی و رفاقت بین مان بوجود آمد. این تاریخچه را بدست دارم که وقتی شروع کردم به تعریف از اخلاق و خلق و خوی او، بحساب تعارف گذاشته نشود!
برجسته ترین ویژگی پرویز خوش اخلاقی و مهربانی اش بود. شور زندگی داشت و همیشه با انرژی بنظر می رسید. در بسیاری از مواقع، حتی دراوج هیجان زدگی ها در پشت صحنه تاتر، پیش از شروع نمایش، بسیار خونسرد و آرام بود. کار کردن با او هم بی دردسر بود و هم لذت بخش. پرویز کاردان- برعکس من- کمتر جدی میشد و من هرگز عصبانی شدنش را ندیدم. اعتراف می کنم که از او بسیار آموختم.
روحش شاد و جایش پیش ما خالی و خاطره اش برای همیشه سبز.
این را هم درآخر بگویم که ما جماعت بطور کلی ، قدرشناس یکدیگر نیستیم. قدرشناس هنرمندانمون نیستیم. پرویز کاردان پنجاه سال و شاید بیشتر در دنیای نمایش فعالیت کرد. در تاتر، سینما و بخصوص در تلویزیون در نوع خودش یکی یکدانه بود. حجم کارها، نمایشهای تلویزیونی، شوهای تلویزیونی و فعالیت های دیگرش کم نظیر بود. پرویز کاردان اگر متعلق به هرکشور دیگری بود، قدرش را بسیار بیشترازاین ها می دانستند.
با احترام – هوشنگ توزیع