1517-20

بهروز وثوقی بازیگر برجسته که اینروزها به شدت متاثر و غمگین است میگوید: کیارستمی عزیز را از تیتراژهای فیلم قیصر به یاد دارم، بعد در طی سالها همدیگر را به بهانه های مختلف می دیدیم، هر بار که برایش موفقیتی پیش می آمد و جایزه ای می برد، بهر طریقی بود پیدایش می کردم و به او تبریک می گفتم، ولی قشنگترین خاطره من از این نازنین دوست، در شب ویژه فستیوال فیلم سانفرانسیسکو بود، که جایزه ویژه کوراساوا به او اهدا شد و او در میان چشمان کنجکاو و پرسشگر آن همه بازیگر بین المللی چون کلینت ایستوود و خبرنگاران و فیلمبرداران، جایزه را به من اهدا کرد و گفت این جایزه برای دوست وهمکاری است، بخاطر خیلی کارهای خوبی که طی سالها کرده و خیلی کارها که نکرده است.
او را بغل کردم و بوسیدم، گفتم سپاسگزارت هستم، ولی این جایزه حق تو بود، گفت فکر می کنم در تمام این سالها از تو بخاطر زحمات هنری و پرستیژی که به این کار دادی، قدردانی نشده. من به سهم خود چنین کردم. در تمام سالهای بعد ما با هم ارتباط داشتیم، چند بار همدیگر را دیدیم و وقتی بیمار و بستری شد، خیلی کوشیدم با او سخن بگویم نشد تا عاقبت چند روز قبل از رفتن اش چند کلمه ای با او حرف زدم. کیارستمی یک کارگردان تکرارنشدنی بود، او دروازه های بزرگ جشنواره ها را به روی فیلمسازان ایرانی باز کرد.
یادش همیشه زنده است و آثارش جاودانه.

1517-22