سيمين هاشمي زاده
يك شاخه گل
براي آنهايي كه هر روزشان والنتاين است
به آغوش كشيدن يك كودك بيمار و تنها
بوسيدن دستهاي يك سالمند بي پناه
بوسه بر چهره هميشه مهربان مادرم
براي من ولنتاين است
>سيمين هاشمي زاده< را سالهاست ميشناسيم، او را در بيشتر بنيادها، گردهمايي هاي خيريه، در برپائي مراسم ويژه نوروز و سال نو كريسمس پيشگام ديده ايم، ادعايي ندارد، بعد از اين همه سال تلاش وفعاليت اجتماعي هنوز محجوب و آرام است. با برجسته ترين شخصيت هاي امريكايي دوستي ديرينه دارد، از لري كينگ تا كوبي برايان تا رئيس شهرباني كل لوس آنجلس، از سناتورها و نمايندگان مجلس گرفته تا خوانندگان محبوب پاپ و بازيگران نامدار تلويزيون سينماي امريكا ، ولي همه اين دوستي ها از جلسات و گردهمائي هاي انساندوستانه آغاز شده و به پيوند محكمي مبدل گشته است. اخيرا نيز وقتي او را چون نگيني در جمع ستارگان محبوب و برجسته موزيك، سينما و نمايندگان مجلس در هتل W هاليوود ديديم و اينكه او مهربانانه و فروتنانه در صف اول خدمات انساني به كودكان بيمار، گرسنه و بي سرپرست ايستاده، به او بعنوان يك زن تحصيلكرده، زحمتكش و سرافراز ايراني درود فرستاديم. زن ايراني كه هيچگاه لبخند از چهره اش دور نميشود خصوصا وقتي كودك بي پناهي را به آغوش ميكشد، به او حس مادري ميدهد و تحت تاثير احساسات اشك ميريزد.
اخيرا در جريان قرار گرفتيم كه سيمين در بنياد خيريه آندره بوچلي خواننده معروف بين المللي اپرا، نقش مهمي خواهد داشت همانگونه كه شانه به شانه كوئينسي جونز چهره برجسته موزيك امريكا، در يك حركت بزرگ خيرخواهانه گام بر ميدارد و وقتي از او در اين باره ميپرسيم ميگويد رويدادهايي در جريان است، از اينكه بتوانم سهمي داشته باشم خوشحالم.
از برنامه هايي كه براي سال 2012 داري بگو.
– درصدد گسترش بيزينس خود هستم، اينكه در جامعه بزرگ امريكايي، بعنوان يك زن ايراني، توانايي هاي يك ايراني را نشان بدهم، چون ميبينيم كه بسياري از بزرگان اين جامعه، اينك با احترام ويژه اي به جامعه ما و به زنان سربلند ايراني نگاه ميكنند.
بعنوان يك زن ايراني چگونه توانستي اينگونه سريع و محكم پيش بروي، ديديم كه درميان چند چهره معروف در هتل W درخشيدي و ديديم كه در مهماني بزرگ پرزيدنت اوباما، در ميان 30 چهره برجسته امريكايي، در بخش PVI قرار گرفتي.
ميگويد من هر كاري كه ميكنم به آبروي جامعه خود، به شخصيت استوار زن ايراني ميانديشم، هر قدمي كه بردارم، ادامه راه همه زنان پرقدرت ايراني است كه از 30 سال پيش پيشگام بودند من خوشحالم كه در آن مسير حركت ميكنم.
دعوتي كه از من براي آن شب شد، مرا خوشحال كرد نه بعنوان سيمين، بلكه بعنوان يك زن ايراني. كه اين چنين بر او ارج ميگذارند در گردهمايي هتلW، وقتي متوجه هدف هاي انساني آنها شدم، اينكه اين بنياد ميكوشد خانواده ها را به خود آورده جامعه را هشيار كند و جلوي جذب نسل جوان را به ميان آلودگي هاي خياباني، از پيوستن به گنگ ها را بگيرند، بچه ها را به آغوش خانوادهها بازگردانند، آنها را به فضاي مدرسه، كالج و دانشگاه بكشانند، با خود گفتم من اين هدف ها هميشه در ذهن خود داشتم و همين سبب نزديكي و همكاري من بااين بنياد شد.
اينك چه هدف هايي را دنبال ميكني؟
– من ابتدا ميخواهم به خواسته و آرزوي بزرگ پدرم جامه عمل بپوشانم. يك بنياد براه بياندازم كه بنام او باشد و اين گونه قدر زحمات اش را بدانيم و روحش را شاد كنيم چون او انساني بي همتا بود. پدرم همانطور كه گفتم خيلي چيزها بمن آموخت، از جمله چگونه با مردميكه با من سر وكار دارند مهربان و مسئول باشم، با همكارانم صميمي و نزديك باشم، همه را چون خانواده خود دوست بدارم من ميخواهم ثابت كنم زن ايراني در طي اين سالها توانايي وقدرت خود را نشان داده وجامعه را به اين باور رسانده كه زن و مرد ايراني ميتوانند شانه به شانه هم پيش بروند.
از سويي با بنياد آندره بوچلي آشنا شدم، بنيادي كه با بچه ها و معلولين در ارتباط است، هر قدم من و هر حضور من در اين صحنهها نشانه حركت و گام زن ايراني است.
– ميگويم درجريان هستم كه در آستانه ولنتاين، تدارك يك سري برنامه هايي را ديدهاي، در انديشه كودكان بي پناه هستي، به ديدار سالمندان ميروي، آيا براي تو والنتاين فقط همين معنا را ميدهد؟
سيمين ميگويد عشق را ميتوان در وجود بچه ها پيدا كرد، ولنتاين تنها براي يك زوج عاشق نيست، براي زن و شوهرها نيست ولنتاين ميتواند در ديدار يك گروه بچه بيمار، بي پناه خلاصه شده، وانتاين ميتواند در ديدار به آغوش كشيدن پدر و مادرهاي تنها جلوه كند.
هر وقت نگاه معصوم و مهربان بچه ها را ميبينم كه با يك هديه كوچك ميدرخشد، من همه وجودم ميلرزد، من آن لحظه خود را در آسمانها ميبينم من آن لحظه را با هيچ لحظهاي عوض نميكنم. من هرگاه غمگين ميشوم خسته ميشوم، از زندگي به دليلي دلزده ميشوم، به سراغ همين انسانها ميروم، من گاه سوار بر اتومبيل ميشوم، ميروم به ميان مردم ساده، بچه هايي كه در بيمارستان ها با چشم هاي مهربان شان، انتظار ميكشند، سالمنداني كه هيچكس سراغ شان را نميگيرد و دلشان پر از اندوه و تنهائي ست يك شاخه گل، يك عروسك، يك بسته شكلات، يك جمله پر از مهرباني و به آغوش گرفتن شان در نهايت سادگي و خلوص.
شاهديم در فكر بچه هاي درون ايران هستي و اينكه بايد به زندانيان ياري رساند.
– ما در اينجا نشسته ايم و هيچ خبري از يك كودك دبستاني نداريم كه حتي هزينه خريد وسايل مدرسه اش را ندارد، يك لباس گرم به تن اش نيست، يا آن دانشجوي جواني كه با همه استعدادهايش در پرداخت هزينه دانشگاه درمانده است.
وقتي ميشنوم يك جوان يك پدر خانواده، يك زن زحمتكش بخاطر يك دردسرمالي و بسيار كوچك پشت ميله هاي زندان خوابيده و ما ميتوانيم با پرداخت 200 تا 500 دلار و يا حتي 1000دلار او را به آغوش خانواده اش باز گردانيم، تا صداي فرياد شوق بچه هايش را در لحظه ورودش به خانه بشنويم، همين ما را به آرامش ميرساند، همين لحظات والنتاين همه ماست.
اين احساسات از كجا سرچشمه ميگيرد؟ چگونه اين احساس را در درون خود قوت بخشيده اي؟
– من در آغوش مادري بزرگ شدم كه پر از مهرباني، صداقت، انساندوستي و گذشت بود، در كنار پدري جان گرفتم كه با وجود آن همه مشكلات بعد از انقلاب هنوز شكرگزار بود، هنوز فريادرس مردم بود، من خوي و خصلت انساني را از آنها آموختم، هنوز من سايه پر مهر پدر را با وجودي كه سالهاست رفته بر سرم ميبينم. من همچنان در زير سايه مادر مهربانم زندگي ميكنم دعاي خير او مرا سرپا نگهداشته است.
با اين همه عشق به انسانها، به زندگي، به پرورش، چرا ازدواج نميكني؟ چرا بچه دار نميشوي؟ خصوصا در روز والنتاين، با چه عشقي دلت گرم ميشود؟
– من به اين باور رسيده ام كه ولنتاين متعلق به عاشقان نيست، عشق ميتواند در پدر ومادر و بچه و حتي كودك بي پناه و نگران و برآوردن آرزوي انسانهاي نيازمند خلاصه شود.
من وقتي بخودم نگاه ميكنم و ميبينم چقدر نسبت به بچه ها، حساس هستم، مطمئنم اگر بچه داشتم امكان كار كردن، آنهم تا اين حد سخت را نداشتم. من وقتي گريه يك بچه، بيماري يك كودك دلم را به درد ميآورد و خواب مرا ميگيرد.
ميبينم كه در فضاي كاري ات هم با همكاران صميمي و رفيق هستي.
– من با يك تيم حرفه اي كار ميكنم، من تا صداقت و راستي را در وجود همكاري نبينم امكان ندارد بتوانم براحتي با آنها كار كنم من اين شانس را داشته ام كه با انسانهاي خوبي چون دكتر رادي رهبان كار كنم، يك جراح جوان ولي با تجربه و متخصص كه يك دوست مهربان، يك حاميخوب براي من بوده، او يك تكيه گاه محكم و مهرباني است. من همكاران نازنيني چون دكتر اليست، دكتر يميني و دكتر نظريان دارم كه هركدام تنها كارآمد نيستند بلكه دوستان خوبي نيز هستند.
من با يكايك همكارانم رابطه اي صميمانه دارم و خوشحالم كه چنين فضايي را ساختهايم.
چه پيام خاصي در آستانه ولنتاين داري؟
– اينكه بدون توقع خاصي به هم محبت كنيم، هواي هم را داشته باشيم، از دريچه پول و قدرت همديگر را نبينيم، دوستي هايمان بيريا، صميمي و خالص.
با سپاس فراوان از كوجي عزيز بخاطر عكس هاي قشنگش و سپاس از محمد بخاطر آرايش مو.