1322-46

1447-27

چاپی Chappie، فیلمی است که چارچوب فیلم های رباتی را می شکند. این اولین ربات است که قدرت اندیشیدین و لمس کردن دارد. یعنی کاملا به بشر وخصوصیات اش نزدیک است.
بعد از اینکه چاپی توسط دو جنایتکار در نوزادی ربوده میشود، سرانجام از سوی خانواده عجیبی بعنوان فرزند خوانده پذیرفته میشود و از همان آغاز زندگی متفاوت اش شکل میگیرد. در طی سالها فیلم هایی که برمبنای شخصیت ربات ساخته شده، از حس و لمس و اندیشه ای نزدیک به انسان برخوردار نبوده، ولی چاپی بکلی یک شخصیت رباتی تازه و بقولی تحول یافته است.
از اولین لحظات که چاپی نشان میدهد بخوبی می اندیشد، لمس می کند، حس دارد، اطرافیان را شگفت زده می کند، ولی در مجموع انسانها، ربات را وسیله ای برای مقابله با درگیریها، مشکلات وخلاصه جانشینی خود می شناسند، درحالیکه «چاپی» حتی اندوه و شادی و عاطفه از خود بروز می دهد.
اینکه می گویند کارگردانان سینما و نویسندگان، از دانشمندان جلوتر حرکت می کنند، حرف گزافی نگفته اند، چون در طی سالها شاهد بودیم که این دو گروه، همه آنچه امروز اتفاق می افتد، سالها پیش بر پرده سینما جان داده اند.
اینک «چاپی» پدیده تازه ای است که خبر میدهد ربات ها در آینده نزدیک با حس و حال یک بشر، با عاطفه و عشق، اندوه و شادی یک انسان عادی به جامعه می پیوندند، خبر می دهد که حتی یک ربات حس لمس دارد، می تواند براحتی با لمس خود، احساسات درون خود را بازگو کند.

1447-28

معمولا درچنین فیلم هایی بازیگران نقش تاثیرگذاری ندارند، ولی در چاپی بدلیل نزدیکی انسان و ربات، این تاثیر احساس میشود، در هیوجکمن تا سیگورنی ویور، تا دیوپتل هندی تبار هنر بازیگری خود را با چاپی قسمت کرده اند.
چاپی یک فیلم کاملا متفاوت است، براحتی اشک به چشم تماشاگر می آورد، به آسانی احساسات او را بر می انگیزد تا از او جانبداری کند و سرانجام اینکه چاپی باب تازه ای در دنیای ربات ها می گشاید و اینکه سینما چه قدرت و چه تاثیری برآینده علم و صنعت بشر دارد.

1447-29

ساختن فیلم هولناک در هالیوود پایان ناپذیر است، حداقل در سال 30 فیلم در همین زمینه ساخته میشودکه شاید چند اثر با فروش خوب روبرو شود، چرا که ساختار اینگونه فیلم ها به توانایی نویسنده و کارگردان و فیلمبردار در نهایت بازیگران بستگی دارد، البته در طی 20 سال گذشته تقریبا 95 درصد از بازیگران صاحب نام در اینگونه فیلم ها بازی کرده اند که از قافله عقب نمانند تا در دل دوستداران این فیلم ها هم جایی داشته باشند.
فیلم «لازاروس» هم با چنین هدفی ساخته شده ضمن اینکه یک ستاره معروف چون اولیویا وایلد در آن نقش دارد این فیلم برای خیلی ها خاطره فیلم پرفروش Flatliners را در سال 1990 زنده می کند،که در آن هر کدام از قهرمانان به دنیای مرگ سفر کرده و باز می گردند، هرکدام با خود تجربیاتی را می آورند، که برای تماشاگر دیدنی و هیجان آور است، شاید خیلی ها آرزو دارند به نوعی یکبار به گذشته های خود سفر کنند و یا آینده خود را ببینند و شاید خطاهای خود را جبران کنند و پاک تر از این دنیا بروند.
در فیلم لازاروس هم، آزمون تجربه های علمی تازه ای است، که بازگرداندن انسان از دنیای مرگ است با این تفاوت که برخلاف انتظار واستانداردهای پیش بینی شده، این بازگشت کاملا آن سوی تصور همه است فرانک (مارک دوپلاس) یک پژوهشگر علمی می کوشد بروی نامزد خود زو(وایلد) تجربه تازه ای از مرگ و زندگی را بیازماید این تجربه در چند بخش انجام میشود «زو» (وایلد) تن به ریسک بزرگی می دهد و در یکی از تجربه ها، او افکار همه را می خواند و در آخرین تجربه، کنترل از دست همه خارج میشود و «زو» بیک موجود خطرناک مبدل می گردد.
معمولا بازیگران نامدار تجربه خوبی در فیلم های هولناک ندارند، چون آمار بعدی نشان میدهد، بیشترشان از قالب بازیگران رمانتیک خارج می شوند.
«الیویا وایلد» چنین نمی اندیشد، او که درست همزمان با فیلم حامله بود و شبها دچار کابوس هم می شد، می گوید بزرگترین تجربه من در سینما همین فیلم بود، چرا که ایفای چنین نقشی آسان نبود و من باید همه نیروی خود را بکار می گرفتم، تا شخصیت کاملا متفاوت و دور از انتظاری را جان بدهم و خوشحالم که تماشاگر مرا در مسیر و راه تازه تائید کرد. بازی الیویا وایلد یکدست و خوب است، مارک دوپلاس، رنالد گلوور و ایوان پیترز هم میکوشند شانه به شانه او پیش بروند، فیلم همانطور که انتظار میرفت، توجه نوجوانان وجوانان را جلب کرده و صدای جیغ و فریاد لحظه ای در سالن قطع نمی شود!

1447-30