1322-46

1442-23

فیلم Mortdecai، بجرات بسیاری از امتیازات بازیگری، سابقه شهرت و محبوبیت و جانی دپ را چون طوفانی در هم می پاشد، جانی با کلاه عجیب و لهجه عجیب تر خود در فیلم، انگار با دست خود، گور همه سالهای محبوبیت خود را می کند. چون او بهرحال با بازی در فیلم فانتزی چون Pirates of the Caribbean و همچنین Alic in Wonderland ، گیشه ها را فتح کرده و بعنوان یک بازیگر پولساز، چند سالی صدرنشین لیست پرفروش ها بود.
جانی در این فیلم نقش یک دلال آثار هنری بنام لرد چارلی موردکای که با گونیت پالترو وصلت کرده و ماجرا به سرقت آثار «گویا» و قتل یک حافظ آثار هنری مربوط است.
این فیلم با بودجه 60 میلیون و گروهی بازیگر سرشناس، تماشاگر علاقمند را نا امید و سرگردان از آنجا به بیرون می فرستد. و نه تنها جانی دپ و گونیت پالترو را هدررفته می بینیم، بلکه بازیگران توانایی چون جف گلدبلوم و پال رایت هاوس وایوان مک گریگور در نقش کارآگاه را بدون هدف در فیلم پیدا می کنیم.
فیلم ازهمان آغاز بدلیل لهجه انگلیسی عجیب جانی دپ، لباس و کلاه و چهره غیر دلچسب اش، هرگونه جذابیت خود را از دست میدهد، اصولا تماشاگر فیلم های جانی دپ او را در نقش غیرمتعارف چون دزدان دریایی و یا فیلم های فانتزی با گریم های عجیب دیده و پسندیده و البته در طی سالها با بازی در یکی دو نقش بسیار جدی و بقولی مافیایی نیز امتیازاتی برای او آورده است، ولی بنظر می آید جانی دپ، مسیر خود را در سینما گم کرده، دور از وسواس و دقت تنها برای دستمزدهای کلان، تن به بازی در هر فیلمی میدهد.
بسیاری از منتقدین بازی جانی دپ و گونیت پالترو و ایوان مک گرگور را به کاریکاتورهای بدون هدف شبیه دانسته اند و فیلم را ضد زبان و فرهنگ انگلیسی معرفی کرده اند، برخی او را با آستین پاور مقایسه کرده اند و اینکه نقش جانی دپ در هیچ شرایطی در فیلم کمدی و خنده آور نیست.
فیلم از دیالوگ های خنده آور وحتی با پیام ویژه خالی است، از دیدگاهی فیلم در میان کمدی بودن، حادثه ای بودن، جنایی بودن، پر راز و رمز بودن، سرگردان مانده و بقولی تا پایان این بلاتکلیفی ادامه دارد.
به زبان ساده تر، جانی دپ با این فیلم، تیشه به ریشه خود زده است و همانطورکه درخبرها آمده، سه پروژه فیلم با حضور جانی، اینک معلق مانده است، چون فیلم خبرمیدهد که تماشاگر جانی را در این گونه فیلم ها نمی پسندد و او یا باید به همان سری فیلم های دزدان دریائی کارائیب برگردد و یا در پشت چهره گریم شده فیلم های فانتزی.

1442-24

معمولا در طی سالهای اخیر، منتقدان نظر خوبی نسبت به بازی و فیلم های جنیفرلوپز نداشته اند، مگر اینکه او با بازیگر سرشناس و هنرمندی همراه بوده و تحت تاثیر و نفوذ آن بازیگر، تا حدی خودی نشان داده است، چون تا این لحظه صاحبنظران سینمایی، جنیفر لوپز را بعنوان یک هنرمند حرفه ای سینما شناسایی نکرده اند.
جنیفر در فیلم تازه خود نیز با همین دیدگاه ها روبروست، ضمن اینکه در فیلم، بازیگر دیگری که توانایی خاص داشته باشد، دیده نمی شود، این فیلم تقریبا از همان آغاز، پایان خود را نشان میدهد.
جنیفر در نقش کلیر زنی که تازه از همسرش جدا شده، بازی میکند، که ناگهان با یک جوان خوش چهره در همسایگی خود روبرو میشود، «نوا» که نقش او را رایان گازمن ایفا می کند، درواقع شکارچی خوبی است و برای شکار طعمه زیبا و سکسی خود، ابتدا به پسر نوجوان کلیر نزدیک میشود و خیلی زود می فهمد که کلیر معلم یک مدرسه است.
«نوا» 19 ساله برای جلب نظر کلیر خود را بزرگتر و بالغ تر نشان میدهد، به خلوت او راه می یابد، خود را مشتاق و عاشق جلوه میدهد، درحالیکه پشت چهره مهربان و دلنشین او، یک روانی خطرناک و افسار گسیخته خوابیده است، که بعد از یک هم آغوشی پرهیجان، فورا به موجود دیگری مبدل میشود.
ماجرای نوجوانان و جوانان اغواگر که در شکار زنان بزرگتر و گاه میانسال تخصص دارند و از به زانو در آوردن و به بردگی کشیدن شان لذت می برند، در کتاب ها، فیلمها و سریال ها زیادی آمده و درحقیقت ماجرای تازه ای نیست، ولی برای تماشاگران جوان، دیدن رابطه گذرا با پوششی از حوادث عجیب گاه جنایی، آنهم با زنی میانسال و سکسی چون جنیفرلوپز، هیجان انگیز و توام با تجربه های تازه است و بهمین جهت وقتی یکی از رادیوهای امریکایی با گروهی نوجوان دراین باره حرف میزند، همه شان میگویند در این زمینه تجربه هایی با معلمین، همسایه های خود داشته اند و اینک می خواهند خود را در این فیلم، از دیدگاه تازه ای ببینند.
همانطور که اشاره شد، فیلم با کارگردانی راب کوهن، حرفه ای ساخته شده، امتیازات گیشه ای زیادی دارد ولی مسلما در لیست پرفروشها ماندگار نیست. چون با نکات و لحظات دور از انتظاری همراه نیست.
فیلم برای رایان گازمن، شاید راهگشا باشد، ولی برای جنیفرلوپز امتیازی از جهت بازی و جنبه های هنری ندارد.

1442-25