عكس و گزارش از ميترا محتشمي
17 ارديبهشت سينماي ايران باز يكي از كارگردانها وبازيگر مطرح خود را بيرحمانه از دست داد ايرج قادري را به علت سرطان ريه در بيمارستان مهراد تهران بستري كردند وقتي خبر فوت وي
اعلا‌م شد بلا‌فاصله تكذيب شد در حاليكه خبر كاملا صحت داشت چون صبح زود ساعت 7 صبح بدون حضور مردمي كه دوستش داشتند در قطعه 12 بهشت سكينه به خاك سپرده شد و وقتي همه از اين خبر آگاه شدند با تعجب از هم مي‌پرسيدند چرا اينقدر بي خبر؟ چرا كرج؟ مگر هنرمندان قطعه مخصوص خود را در بهشت زهرا ندارند؟ مگر اگر هنرمندي از دست ميرفت رسانه‌ها اعلا‌م نمي‌كردند و با حضور مردم از تالا‌ر وحدت يا خانه ي سينما تشيع نميشد و اگر هنرمندي را مي‌خواستند در كرج دفن كنند به امام زاده طاهر ميبردند ودرآخر بهشت سكينه قطعه ي هنرمندان داشت ولي بدون شك جاي ايرج جنب يك قطعه ي دور افتاده نبود.
امروز 19 ارديبهشت از ساعت 8 صبح مردم از پير و جوان در بهشت سكينه كرج گرد هم امده بودند براي مراسم سوم امير ايرج قادري جوانهايي كه با سن كم تمام ديالوگها و صحنه‌هاي فيلمها را براي هم تعريف ميكردند مادر و پسري از اصفهان وپيرمردي از قم براي مراسم آمده بودند وچه افسوس كه او را در جايي كه آرزو داشت دفن نكردند او هنگام خاكسپاري فردين به همه گفت من را هم اينجا كنار يار قديميم خاك كنيد مراسم با حضور پر شور مردم ساعت 4 عصر آغاز شد گروهي از همكاران و دوستانش از كارها و خاطرات وي گفتند و سپس از مردم خواستند خلوت كنند تا خانواده وي بيايند حضور پسري جوان كه بيشباهت به جواني ايرج نبود براي همه غير قابل تصور بود همه ميدانستند سالها پيش پسر ايرج قادري در امريكا از بين رفته بود اما اين معما خيلي زود حل شد پسر جوان خود را ژوبين قادري پسر ايرج
قادري معرفي كرد واز همه كساني كه از راه دور و نزديك آمده بودند تشكر كرد.
ايرج قادري احتياج به معرفي ندارد اما بي مناسبت نيست مروري مختصر بر كارنامه هنريش بياندازيم وي داراي تحصيلا‌ت ناتمام در رشته داروسازي است. وي فعاليت سينمايي را سال 1334 با بازي در فيلم >چهارراه حوادثپانوراما< را به همراه موسي افشار تأسيس كرد. وي كه اغلب به عنوان يكي از فيلمسازان سينماي پيش از انقلا‌ب شناخته مي‌شود، فعاليت خود در دوران پس از انقلا‌ب با ساخت فيلم تاراج (1363) ادامه داد. بعد از اين فيلم و تا اوايل دهه 70 فيلمي نساخت و با درام جنايي مي‌خواهم زنده بمانم با فيلمنامه‌اي از رسول صدرعاملي و بر اساس داستان زندگي پدرام تجريشي فعاليت خود را دوباره آغاز كرد.
وي در ارديبهشت 1391 به دليل تشديد بيماري سرطان ريه در بيمارستان بستري شد و به دليل همين بيماري سرانجام در صبح يكشنبه 17 ارديبهشت ماه 1391 درگذشت.
