1522-47

ما ایرانیان کوچ کرده و رنج کشیده نزدیک به چهل سال است که زندگی ناخواسته ای را درجهان تجربه می کنیم مردمی از هر تبار و مقام و سن و سال از یار و دیار دور مانده. برای بهتر زیستن نیروی جادویی همبستگی را کمتر بکار گرفته ایم. این روش تلخ را سالهاست در سفرهایی که می روم دیده ام. چه سالهایی که گذشت و در بسیاری از رسانه ها شاهد پرخاشگری ها و به حساب هم رسیدن ها بودیم. یعنی (هیاهو برای هیچ). هیاهویی که چون ابر- خورشید وجود ما ایرانیان را پنهان ساخت و پرتو خوبان خیلی کم دیده شد. ایکاش این همه وقت و انرژی برای شناخت مردم خوبان بکار گرفته می شد.
یاد دارم سه چهار سال پیش در اسپهان جلسه ای بود که می خواستند تندیس از بزرگان ایران بسازند و در شهر بگذارند. من چون لیسانسی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشته مجسمه سازی دارم بنابراین دیدگاه مرا پرسیدند گفتم «داروگر» با شگفتی پرسیدند داروگر؟ گفتم همان فراهم کننده صابون، شامپو که سالهاست بهداشت و پاکیزه گی را به مردم پیش کش کرده است و سبب شده تا میلیون میلیون تومان پول از ایران فرار نکند، مگر خدمت به خلق تنها پدید آوردن آثار هنری است؟ آیا بهتر نیست خدمتگذاران میهن را در همه زمینه های اجتماعی، آموزش و پرورش، دانش آوری، هنر و صنعت، سیاست، ورزش و تولید کنندگان آنچه مردم نیاز دارند… را بشناسیم و قدرشناس باشیم؟ در همین شهر لوس آنجلس از هنگامی که زندگی کرده ام دکتر خانوادگی ما دکتر مقدم بوده، ماهمگی از آگاهی های پزشکی و مهر فراوان او بهره مند بوده ایم. هفته پیش به دیدار او رفتم، در میان میز شلوغ دفترشان، در میان پرونده ها وکاغذها چشمم به تابلوی «دکتر مقدم بهترین پزشک» افتاد. با اجازه عکسی گرفتم. دکتر مقدم در رشته پزشکی در دانشگاه تبریز شاگرد اول بوده، آموخته های بیشتر را با بورس دولتی در لندن رشته گوش، حلق و بینی و جراحی پلاستیک به دست آورده و در بیمارستان های آنجا به کار پرداخته است. در بازگشت به ایران 13 سال در دانشگاه ملی افزون بر ریاست بخش گوشت و حلق و بینی، تدریس کرده است. بعدها (1986) که به لوس آنجلس آمد یک سال در دانشگاه UCLA کار کرد و سپس مطب خود را نخست در White Oak و پس از 5 سال در Tarzana برپا ساخت. چه میشد ما هم با برپایی سازمانی از هم میهنان خود یاد کرده و سپاسگذار می شدیم.
افسوس این کم کاری را دیگران جبران می کنند هم چنانکه لوحه بهترین پزشک را به دکتر مقدم داده اند.

1522-50

1522-49