1367-9

1367-10

یکشنبه 18 اگوست در فرهنگ سرای شرکت کتاب جلسه ی امضاء«دفتر هنر ویژه ی دهخدا» برگزار شد که شخصیت های نامداری چون مجید روشنگر، مهدی سرشته داری، فضل الله روحانی، میترا رشیدی، بیژن اسدی پور و فرهنگ فرهی به ایراد سخنرانی پرداختند درباره ی «دفترهنر» به ویژه آخرین شماره ی آن (شماره بیست و یکم) «دفتر هنر ویژه ی دهخدا» در این جلسه مهدی سررشته داری درباره ی طنز سخن گفت و از ویژگی های طنز اسدی پور یاد کرد، فضل الله روحانی که تحقیقات گسترده ای درباره ی آثار بیژن به عمل آورده و کتاب «دوریات» او بیشترین اعتبار را یافته است شرح مبسوطی درباره ی فعالیت های بیژن داد و راه را به روی شناخت بیشتر او و آثارش گشود، مجید روشنگر که مسئولیت کتاب های جیبی را عهده دار بود و با انتشار کتاب هایی با ده هزار شمارگان (تیراژ) تحول و دگرگونی گسترده ای به وجود آورد و فصل تازه ای در مورد تیراژ کتاب ها پدید آورد از جمله چاپ و نشر کتاب «چرند، پرند» دهخدا بود که با تیراژ ده هزارتایی کمک شایسته ای به معرفی بیشتر و بیشتر طنز دهخداایجاد کرد. و در همین زمینه بود که روشنگر آگاهی های تازه ای داد. میترا رشیدی نیز درباره دفاتر هنر سخن گفت و این که چگونه چاپ این دفاتر شخصیت های نامدار را که نسل جوان کمتر آنها را می شناسد در معرض شناسایی گذاشت.
بیژن اسدی پور درباره ی چگونگی چاپ دفترهای هنر سخن گفت و این که چگونه به تنهایی به تدارک این دفاتر می پردازد. و سعی می کند هرچه بیشتر و سنجیده تر به معرفی آنها و آثارشان بپردازد و درواقع تمام امور مربوط به جمع آوری اطلاعات مربوط به شخصیت آنها و همچنین گزیدن آثار درخشان شان را به تنهایی انجام میدهد به جز گردآوری آثار آنها شرح احوالشان و همچنین به صفحه بندی دفترها، فراهم آوردن عکس های کمیاب تر می پردازد و از طراحان برجسته یاری می گیرد و جز به جزء این امور را با عشق و علاقه ای مفرط انجام میدهد. بیژن اسدی پور میداند چه میکند و به آن می بالد اما با فروتنی و بدون هیاهو.
فرهنگ فرهی دیر به مجلس رسید اما از این که توانسته خود را به مجلسی برساند که از هنرمندی سخن میگوید که از نوادر گرافیست ها و نقاش ها و روزنامه نگاران ایران ماست. مردی بی ادعا،بی هیاهو آنهم درجامعه ای که هرکس برای خودش بزرگداشت میگذارد… و با مقاله های این و آن و برداشت هایی از اینترنت کتاب چاپ می کند با «عکس و تفصیلات» و امضای کتاب به خود می بالد.
یک نگاه به آخرین شماره ی دفتر هنر که اختصاص به علامه دهخدا دارد به عشق بیژن و توانمندی او به شناساندن فرهنگ ایران وقوف می یابم… فرهنگ فرهی همچنین یاد آور شد که:
«برای بزرگمرد دانش و شعر و ادب پروفسور «فضل الله رضا» یگانه ای با تالیفات متعدد و آثار بکر و بدیع یک دفتر هنر ویژه ی دهخدا و یک دی وی دی در رابطه با او به اتاوا محل اقامت او فرستادم… که تلفنی به من کردند و گفتند شما با معرفی شخصیت های جانشین ناپذیر راه را به روی شناخت میراث ها و جلوه های فرهنگ ایران باز و هموار می کنید و این خدمتی است بزرگ زیرا نسل جوان چه در داخل ایران و چه در برون مرز به دلیل اینکه بعد از انقلاب به دنیا آمده و یا به هنگام انقلاب در سنین کودکی بوده حتی نامی از آنها نشنیده است و یا اگر شنیده به قدری سطحی و اندک بوده که نتوانسته شخصیت والا و تاثیرگذار آنها را به کرسی شایسته ی خود بنشاند.» پروفسور رضا درباره ی مقاله های فرهنگی جوانان زبان به تحسین گشوده اند که باعث سربلندی ماست. من امشب اینجا انتظار دیدن جمعیت بیشتری داشتم…وقتی بیژن اسدی پور صبح امروز راهی طولانی را از شمال کالیفرنیا پیموده اند و بعد از پایان جلسه نیز به شهرشان بر می گردند نشانه ی احترامی است که برای اهل فرهنگ قایل هستند آن وقت آنها که خود را روشنفکر می نامند ودر همین شهر سکونت دارند قدمی رنجه نمی فرمایند تا مردی را تحسین کنند که بیش از پانزده سال است که بدون وقفه در مهاجرت به تدارک و چاپ و نشر دفتر هنر می پردازد و دریغ و درد.
تازه اینگونه جلسات بهانه ای است که دوستان یکدیگر را ببینند  چرا که اشتغالات روزانه فرصت مساعدی برای این دیدارها نمی گذارد. منهم امشب در این مجلس دوستان قدیم را دیدم و با شخصیت های تازه آشنا شدم در روزگاری که می بینیم سوار مرگ در تاخت و تازخود در مقابل یکی از ما می ایستد و گاه بدون خبر که ما را با خود به دیار عدم ببرد، آن وقت چه فایده که بعد از مرگ آنهاسوگواری کنیم، آگهی تسلیت چاپ کنیم و زبان به تعریف و تمجید بکشانیم و از خدمات شان تجلیل کنیم بنابراین درودی دارم به بیژن خلیلی که با برپائی اینگونه مجالس نه فقط به عرضه کتاب وامضاء کتاب و رونمائی از کتاب می پردازد که روابط دوستان را نیز با یکدیگر تحکیم می بخشد.

1367-11

1367-12