گزارشگاردینازتلاشدختران ایرانیبرایورودبهورزشگاه
گاردین به تازگی در گزارشی تصویری روایتی از تلاش دختران ایرانی برای ورود به ورزشگاهها را منتشر کرده است:
به گزارش «آزادی»، بنا بر یک قانون نانوشته ورود زنها به ورزشگاهها در ایران ممنوع است. علیرغم تلاشهای زیاد دولتها و برخی نمایندگان مجلس همچنان درهای ورزشگاههای فوتبال و والیبال (در مسابقات مهم) به روی زنان ایرانی بسته است. هنوز چرایی این ممنوعیت عجیب معلوم نیست و مشخص نیست نهادها با چه متر و معیاری مانع حضور بانوان در ورزشگاهها میشوند ولی هرچه هست زنان ایرانی قطعا از دیدن مسابقات فوتبال در ورزشگاهها محروم هستند.
در مورد سایر ورزشها هم گهگاهی تصاویری از حضور زنان در ورزشگاههای مسابقات بسکتبال یا والیبال دیده میشود ولی هرجا مسابقات با پوشش رسانهای فراوان همراه باشد از حضور زنان در آن ورزشگاهها جلوگیری میشود. برای مثال تا پیش از حضور تیم ملی والیبال ایران در لیگ جهانی والیبال، زنان به راحتی به ورزشگاه میرفتند و این رقابتها را تماشا میکردند. کما اینکه تصاویر حضور زنان در بازی ایران و ژاپن سال 91 که منجر به حضور ایران در لیگ جهانی شد در خبرگزاریها موجود است. اما هم اینکه ایران به مسابقات جهانی راه یافت به یکباره از حضور زنان در ورزشگاهها جلوگیری شد.
فشارهای نهادهای بینالمللی هم در این سالها تنها توانست پای زنان گزینش شده را به ورزشگاهها باز کند و تنها این حضور پرسپولیس در فینال لیگ قهرمانان آسیا بود که برای ساعتی پای زنان را به ورزشگاه آزادی باز کرد. با این حال همچنان درهای ورزشگاهها در سایر رقابتها بر روی زنان بسته مانده است.
با این حال دختران ایرانی بیکار ننشستهاند! یکی دو سالی است که تصاویری از دخترانی که با گریم و گذاشتن ریش و سبیل خودشان را به ورزشگاهها میرسانند در رسانهها منتشر شده است. اتفاقی که سرانجام منجر به حضور ماموران زن در ورودی ورزشگاهها برای برخی از بازیها شد. با این حال دختران خستگیناپذیر از پا ننشستهاند و از هر روزنی خودشان را به ورزشگاه میرسانند.
گاردین به تازگی در گزارشی با تصاویری از فروغ علایی به داستان زنان ایرانی که برای ورود به ورزشگاهها تلاش میکنند پرداخته است. گاردین در این گزارش داستان زینب را روایت میکند. یک هوادار دو آتشه پرسپولیس که از اهواز خودشان را به تهران رسانده تا با گریم و تغییر قیافه در هیبت یک پسر وارد ورزشگاه شود.
فروغ علایی به تازگی به خاطر یکی از این تصاویر جایزه سالانه ورلد پرس را از آن خود کرده است.
حادثه تلخ تبریز: علت باران سنگ
و صندلی هواداران تراکتورسازی چیست؟
فرهاد عشوندی: اتفاقات هفته قبل تبریز را دیدید؟ تراکتورسازی در خانه به پیکان میبازد. گل بد میخورد و توان برگرداندن بازی را ندارد، طرفدار خشمگین که فکر میکند بازیکنان کمفروشی کردند خود را به کاپیتان تیم میرساند و توی گوش مسعود شجاعی میزند تا اشکان دژاگه ناچار به دفاع از هم تیمی و کاپیتان تیم و کاپیتان تیم ملی شود. چرا مسعود را میزنند؟ چون پستی در حمایت از محسن فروزان و دیگر هم تیمیهایش در برابر اتهام تبانی نوشته است.
هواداران تراکتورسازی پس از پایان بازی حاضر به ترک ورزشگاه نشدند و با شکستن صندلیها و پرتاب آنها به داخل زمین شعار «بازیکن بیغیرت نمیخواهیم، نمیخواهیم» سر دادند.
بعد از این دعوا حالا همه در فوتبال ایران کاسه چه کنم در دست گرفتهاند؛ هم در تبریز و هم فدراسیون فوتبال.حالا احتمالا دو طرف دنبال راهکاری میافتند. راهکار ساده کمیته انضباطی محروم کردن تماشاگران است.
راهکار نهادهای نظارتی هم برگزاری بازی تحت تدابیر سخت امنیتی، کنترل جمعیت و احتمالا مسابقهای که دو تیم و بازیکنانش توی زمین حق هیچ خلاقیتی ندارند، یکی در نیمه زمین تیم خودش بازی کند و توپ که دست تیم حریف افتاد همین کار تکرار شود. یعنی چنان هزینه جنجال احتمالی برای تیمها و بازیکنان بالا میرود که بازیکنی جرات ندارد کاری غیر از این بکند.
چرا این اتفاق میافتد؟ این دقیقا حاصل تصمیمات غلط، پیشبینیهای اشتباه و سیاستهای ناصحیح است. تراکتورسازی یک نماد است برای مردم تبریز. نمادی دوستداشتنی که عامل اتحاد است. ترس از بهرهبرداری سیاسی اما سبب شد مدیران تیم، ناخواسته دست به دامن رفتارهایی شوند که فقط یک سوء ظن را تقویت میکند. اینکه دستهایی نمیگذارد تراکتورسازی قهرمان شود.
بیتردید در ده سال گذشته هزینههای انجام گرفته در فوتبال تبریز کمتر از پولی که در تهران یا حتی یکی از تیمهای اصفهانی شده نبوده است. چقدر این مدیران پول دور ریختهاند به اسم بستن تیم مدعی قهرمانی؟چقدر مربی آوردند و بردند؟ اما چه اتفاقی برای فوتبال تبریز، قطب بزرگ تولید فوتبال ایران رخ داده؟ با عرض شرمندگی هیچ چیز. کلی پول سوخته و کلی بر دلخوری هواداران این تیم افزوده شده است. یکسال قهرمانی که در مشت داشتند به این دلیل از دست دادند که کاپیتانشان از سر شوخطبعی حرف و قانون را رعایت نکرد و بچگانه اخراج شد. بار دیگر در کورس قهرمانی گلرشان سه گل بد میخورد و مالک تیم او را متهم به شرطبندی میکند.
تماشاگر وقتی واکنشها را می بیند، چه آن بار که ارتباطشان را با همه جا قطع کردند و دروغ شنیدند تا این بار که عملا میگویند بازیکنشان نتیجه فروخته، چه باوری برایش ساخته میشود؟
گناه هوادار چیست که هر بار امیدش ناامید میشود و میشنود که جایی توطئه شده؟ یکی میخواهد برای رسیدگی به رفتارش هزینهتراشی کند پس در سایه تراکتورسازی اینگونه احساسی قومیتگرایی را ترویج میکند و دم از بیقانونی میزند درحالی که خودش هم به همین بیقانونی متهم است.
بعد در آتش این اختلاف و شایعه دستهای پشت پرده میدمد و کار را به جایی میرساند که خشونت اوج بگیرد و بعد وقتی طرفدار دست به خشونت میزند، لقب تماشاگر نما میگیرد. تماشاگرنمای واقعی همه مدیران کم کفایتی هستند که این جو مسموم را ساختند.
واکنش ستارههای فوتبال به آتشسوزی نوتردام:
از همدردی دیوید بکام تا دعای نیمار
به گزارش خبرآنلاین؛ کلیسای جامع نوتردام در فرانسه طعمه حریق شد.
ستارههای جهان فوتبال بهخصوص بازیکنان فرانسوی واکنشهایی به این اتفاق مهیب داشتهاند. سباستین سبایوس، دروازهبان پاریسن ژرمن که از نزدیک شاهد این آتش سوزی بود از نخستین ورزشکارانی بود که به این اتفاق واکنش نشان داد.
پل پوگبا، ستاره تیم ملی فرانسه و منچستریونایتد نیز با انتشار تصویری ناراحتیش از ویرانی کلیسای گوتیک را نشان داد. کیلیان امباپه مهاجم باشگاه پاریسن ژرمن و تیم ملی فرانسه که از کودکی در پاریس بزرگ شده است پستی را برای کلیسای در آتش سوخته فرانسه منتشر کرد. دیوید بکام که رابطه دوستانه خوبی با این مهاجم جوان دارد، با او همدردی کرد. نیمار برزیلی هم با انتشار کاریکاتوری از گوژپشت نوتردام در کنار کلیسای آن تلاش کرد تا با مردم فرانسه همدردی کند. ستاره برزیلی که در پاریس زندگی میکند، برای کشور فرانسه دعا کرد.
ابهامات اعزام تیم ملی والیبال ایران به آمریکا!
چند روزی است خبرهایی درباره احتمال لغو اعزام تیم ملی والیبال به آمریکا جهت حضور در رقابتهای لیگ ملتهای والیبال مطرح شده است، امیر خوشخبر سرپرست تیم ملی این موضوع را رد کرده است.
خوشخبر در این مورد توضیح داد: فکر میکنم بر سر ویزای آمریکا یک سری سو تفاهمهایی به وجود آمده است که برخی دوستان هر آنچه دلشان میخواهد را نوشته و سناریو ساختهاند. اصل موضوع این است که ما به فدراسیون آمریکا گفتهایم برای صدور ویزا هماهنگیهای بیشتر را با فدراسیون ایران داشته باشد تا مانند سالهای گذشته اذیت نشویم.
مدتها قبل با فدراسیون والیبال آمریکا مذاکراتی را داشتیم مبنی بر اینکه بازیکنانی که در سالهای قبل برای دریافت ویزا انگشتنگاری و اسکن چشم شدهاند را حضوری نخواهند تا هزینههای ما کاهش یابد. چند سالی است که اکثر این بازیکنان برای برگزاری مسابقات به آمریکا میروند و مدارک آنها کاملاً دقیق وجود دارد. از فدراسیون آمریکا خواستهایم که تنها از دو سه بازیکن جدید ما به صورت حضوری اثر انگشت بگیرند که هزینهها برای ما کاهش یابد و اصلاً بحثی مبنی بر اعزام نشدن تیم ملی وجود ندارد.
سرپرست تیم ملی والیبال ادامه داد: فدراسیون آمریکا نیز به ما قول داده بود که همکاریهای لازم را در این مورد انجام دهد. به ما گفته بودند که نمیتوانند خیلی در مسائل FBI و وزارت خارجه این کشور دخالت کنند اما قول همکاریهای لازم تا حد ممکن را داده بودند. اما متأسفانه باز هم دیدیم به ما سه روز را اختصاص دادهاند تا بازیکنان را ۱۰ نفر ۱۰ نفر برای مصاحبه حضوری ببریم.
او افزود: اگر این اتفاق رخ دهد ما باید نزدیک به ۱۰ روز تمرینات تیم ملی را کنسل کنیم که در این صورت برنامههای آقای کولاکوویچ و بدنسازی ملیپوشان کاملاً به هم میریزد. طبق قانون FIVBمیزبان باید بهترین شرایط را برای تیمهای مهمان فراهم کنند که این موضوع در متن قوانین فدراسیون جهانی کاملاً مشخص است. ما هم این قانون را به فدراسیون والیبال آمریکا یادآور شده و خواستهایم که راهکاری را بیایند تا حضور در این کشور برای بازیکنان ما راحتتر شود.
سالی که قرار بود تیم ملی آمریکا به ایران بیاید ما همکاریهای لازم را با این کشور انجام دادیم تا هزینههای آنها برای حضور در ایران کاهش یابد و این به درخواست تیم ملی آمریکا بود. برای گرفتن ویزا باید از لسآنجلس به نیویورک میرفتند که هزینههای آنها بالا میرفت، از ما خواستند که کمکشان کنیم. به همین منظور از آقای جعفرزاده که مسئول این امور در آمریکا هستند خواستیم تا خودشان شخصاً برای برطرف ساختن این موضوع با تیم ملی آمریکا همکاری کنند و او نیز این کار را انجام داد.
علی دایی: وزارت اطلاعات، قوه قضائیه و سپاه وارد فوتبال شوند
به گزارش خبرآنلاین، علی دایی سرمربی سایپا در نشست خبری قبل بازی تیمش برابر سپاهان گفت:
محمد دایی مگر دروغ گفته که یک بازیکن پرسپولیس اندازه کل تیم من هزینهاش است؟ میتوانیم این را ثابت کنیم. این هم ایرادی ندارد هر تیمی پول داشته باشد هزینه میکند. خیلی وقت است که بازی تیمهایی که طرفدار ندارند و پول ندارند، جلوی تیمهایی که طرفدار و پول دارند نابرابری به حساب میآید اما من به بازیکنان و کادر فنیام افتخار میکنم که چنین بازیهایی را انجام میدهیم. من تقاضا دارم که کمیته اخلاق و قوه قضائیه، وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه به ورزش ما ورود کند و از من هم شروع کنند که پولهایی که به حساب من و نزدیکان من ریخته میشود از کجا ریخته میشود.
سرمربی سایپا در ادامه اظهار کرد: ما از چیزی نمیترسیم. بیایند از من شروع کنند و بعد سراغ مسائل دیگر بروند. برگردند به سال ۸۹ و ماجرای میلیاردی شرکت پیشکسوتان و بحث روغن نباتی را رسیدگی کنند که چه اتفاقاتی در آن دوره افتاده است. مبحث بلیتفروشی و تبلیغات محیطی را بررسی کنند. من از خدایم است که این ارگانها وارد شوند و کثیفکاریها را از فوتبال دور کنند.
من با تمام احترامی که برای پیشکسوتان پرسپولیس قائلم باید بگویم که ببینید چه چیزهایی گفتند که در شأن یک پرسپولیسی نیست. اول باید به خودمان نگاه کنیم که چرا ما ۲۰ سال بیکاریم. نمیشود همه بد باشند و ما خوب باشیم. توانستیم زندگی خانوادگی خودمان را اداره کنیم؟ توانستیم یک نفر را تربیت کنیم؟ توانستیم یک مسئولیت اجتماعی را به درستی انجام دهیم؟ شعار دادن خیلی خوب است. اگر حرفی دارید بزنید و روی آن بایستید. این طور نشود که فردا حرفتان را عوض کنید. مرد اگر حرف میزند پایش بایستد. به خاطر پول نباید یکسری مسائل را فراموش کرد. ما که در پرسپولیس بازی و مربیگری کردیم پرسپولیسی نمیشویم و بعضیها که نمیدانم چهکاره هستند پرسپولیسی میشوند و هزاران حرف پشتش میآید.
سرمربی سایپا گفت: یکی از سایتهای منتسب به باشگاه پرسپولیس گفت که این تیم ۳۵۰ میلیون تومان به من داده است. از همان اول قبل بازی برابر پرسپولیس چنین کارهایی را انجام میدهند و چنین انگهایی را میزنند. بعد باید بگویم ما از پرسپولیس طلبی نداریم. ما با پرسپولیس توافق کردیم که تسویه حساب مالی دو سالی که در پرسپولیس بودم انجام شود. از آنجا بحث تبانی را مطرح کردند و همه کار کردند ولی ما عادت نداریم ساکت بمانیم. اگر ساکت میماندم الان نصف تهران برای من بود. از بچگی سالم زندگی کردیم و میخواهیم در آینده هم سالم بمانیم.
علی دایی ادامه داد: همه ما اشتباه داریم و آدم باید اشتباهش را قبول کند نه اینکه حرفش را پس بگیرد. این مسائل را کسانی دیگر دارند دامن میزنند. اگر شماها دامن نزنید، این کثافتکاریها راحتتر رو میآید. ما مردم را میخواهیم با چیزهای دیگر فریب دهیم.