جهـان در جـوانان – دکتر رابرت بامبان

یک دیدگـاه

از روزگار باستان پرچم نماد ملت بوده است، در ایران درفش کاویان نماد آزادی و محور اصلی برای مبارزه با ضحاک ستمگر بود، و تا حمله اعراب به ایران درفش کاویانی نقش مهمی در یکپارچگی ملت و نشان استقلال و آزادی و سربلندی ایرانیان بوده است، رنگها و نشانه های پرچم هر کدام مجزا و منفرد خبری از تاریخ و فرهنگ دارند، بی احترامی به پرچم، آتش زدن پرچم دور از اخلاق و منش است و اصولاً رفتار یا نگهداری از پرچم فرهنگ خاصی دارد که هزاران سال سابقه تاریخی آن در میان تمام ملل ثبت و موجود است، در چند سال گذشته که طیف چپ افراطی به همه نمادهای ملی و مردمی در آمریکا با بکار گیری نام آزادی حمله می کند، و بی وقفه کوشش می کند که با تزریق افکار نادرست نابسامانی و پریشانی در جامعه ایجاد کند می بینیم به هر آنچه که می تواند ملت آمریکا را یکپارچه نگهدارد توهین و حمله می کند، از درخت کریسمس گرفته تا قهرمانان جنگ و از کلیسا و مسیحیت گرفته تا هر آنچه نشانی از قانون دارد و امروز نیز به سراغ نماد ملی آمریکا پرچم رفته است، در اینکه طیف چپ برنامه هایی دارد مخرب و با اخبار کذب و نادرست دائم از طریق رسانه های خود به جامعه تزریق می کند تردیدی نیست، اما در این مورد آخر یعنی بی حرمتی به سرود ملی کشور و پرچم که به بازیکنان تیمهای فوتبال آمریکا سرایت کرده نمی توان اشاره نکرد، برخی از بازیکنان فوتبال آمریکایی تصمیم گرفتند به عنوان اعتراض نامشخص به موضعی و موضوعی که هنوز شفاف نکرده اند به هنگام نواختن سرود ملی به جای ایستادن زانو بزنند، اگر این کار با بیانه ای و دلیلی به جز هوس بود می شد درباره اش اندیشید و بحث کرد، اما مدتها سکوت در برابر پرسش که چرا این اعتراضات صورت می گیرد پاسخی داده نشد، تا آنکه وکلای برخی از این فوتبالیستها گفتند اعتراضات علیه نژادپرستی بوده که در باره سیاهان اجحاف شده است! پرسشی که پیش می آید، نخست اکثر بازیکنان فوتبال امریکایی بیشتر سیاه پوست هستند و نمی توان گفت اجحافی در این مورد صورت گرفته است، رهبر و یا نخستین کسی که در میادین ورزشی به عنوان اعتراض زانو زد آقای “کوپرنیک” بیست و نه ساله بود، با قرار داد 120 میلیون دلاری، بیشتر بازیکنان فوتبال آمریکا جوانان سالم و تنومندی هستند که میلیونها دلار درآمد سالانه دارند، تحصیلات بالایی ندارند، و جزو خوشبخت ترین پولداران جهان هستند، جوان می باشند، معروفیت دارند، و حسابهای بانکی آنها هم منفجر می شود، به جای اعتراض بی مورد به نماد ملی اگر از روند سیاست دولتمردان امریکا ناراضی هستند بهتر است کمی خرج کنند خود وارد سیاست شوند و از راه اصولی و حقیقی و حقوقی نگرانی های خود را بیان کنند، میلونها نفر برای همین پرچمی که مورد توهین قرار گرفته است جنگ کردند و کشته شدند که “همه” ساکنان و شهروندان آمریکا بتوانند آزادی داشته باشند و هر شغل و مقامی که می خواهند پیگیری کنند، امریکا در جنگ دوم جهانی بر علیه فاشیسم و نازیسم جنگ کرد و دها هزار کشته داد تا امروز جوانی مانند کوپرنیک بتواند بدون دلواپسی در سن بیست و نه سالگی در تیم فوتبال امریکایی بازی کند و بیش از 120 میلون دلار سپرده بانکی داشته باشد، کسانی که نگران هستند و از اینگونه کسان حمایت می کنند بیاد داشته باشند، هنوز میلیونها نفر در ایران منتظر هستند که آب و برق و نفت مجانی از دولت انقلابی دریافت دارند، و نهایتاً باید اشاره کنم اساسنامه فدراسیون فوتبال آمریکا مشخصاً آورده است که بازیکنان تیم های فوتبال به هنگام اجرای سرود ملی باید “ایستاده” و به “پرچم” نگاه کنند و کلاه ورزشی بر سر نداشته باشند، در غیر اینصورت جریمه و اخراج خواهند شد. احترام به نماد ملی که اتحاد نیز میان مردمان کشور ایجاد می کند مورد احترام و قابل ستایش است.

***

*در ادامه تنش بین کره شمالی و همسایگان او و امریکا، برخی اعتقاد دارند که به جای امادگی رزمی باید بر سر میز گفتگو نشست، مخالفان این طریق و روش سیاسی می گویند بیش از 25 سال است با کره شمالی بر سر میز مذاکره نشستیم و هر بار با پرداخت میلیونها دلار باج گفتگوها بی نتیجه به پایان رسید، امروز هم همان سیاست باجگیری کره شمالی ادامه دارد، نه تنها کره شمالی بلکه تمام کشورهایی که حکومتشان غیر مردمی و غوغاسالار هستند اهل گفتگو نمی باشند. از دید حکومتهای تک رهبری منظور از گفتگو یعنی باج گرفتن.
*چندی پیش عده ای بی خبر و نا آگاه به تقلید از رویدادهای امریکا که مجسمه قهرمانان نظامی را “ضد مردمی” می دانند و تخریب می کنند، پیشنهاد کرده اند که مجسمه برخی از شخصیت های سیاسی نیز در انگلستان باید تخریب شود، مخالفان پیش نهاد می کنند اگر چنین قصدی وجود دارد نخست به قبرستان “هایگت” بروند و مجسمه دو تنی آقای کارل مارکس را تخریب کنند و یا جنازه او را به روسیه بفرستند.
*دولت چین کمونیست از وزارت داخله خواست که تمام دفاتر و کانون و نهادهای تجاری کره شمالی را در چین تعطیل کند، کره شمالی تا چندی پیش تا حد زیادی از چین حرف شنوی می کرد منتها وقتی رهبر کره شمالی فهمید که چین در طرح نافرجام ضربه حکومتی با برخی از مقامات کره شمالی همکاری کرده بود اعتماد خود را تا حد زیادی نسبت به چین از داده است، برخی از ناظران سیاسی در منطقه باور دارند که امکان دارد چین در یک چرخش سیاسی و نظامی کره شمالی را اشغال و رهبر پریشان حال آن کشور را برکنار کند.
*اگر شرایط کنونی کردستان عراق به همین شکل ادامه یابد بی تردید دولت عراق با پشتیبانی ایران و ترکیه عکس العمل نظامی نشان خواهد داد. روسها نیز نگران احتمال استقلال کردستان و اقلیم کردستان می باشند و سعی دارند یک هماهنگی و برنامه مشترک سیاسی در برخورد با کردها داشته باشند، در میان کشورهای اروپایی ظاهراً فرانسویان نظر مساعدی به استقلال اقلیم کردستان نشان می دهند.
*جدایی طلبان منطقه کاتالون در اسپانیا ظاهراً توانسته اند هماهنگی میان گروه های مختلف کاتالون ایجاد کنند تا در همه پرسی برای جدایی از اسپانیا و سپس اعلام استقلال جملگی در یک جبهه واحد قرار گیرند، بسیاری از کشورهای اروپا نگران هستند که اگر کاتالون از بدنه اصلی اسپانیا پاره شود اقوام دیگر در اروپا نیز هوس استقلال خواهند کرد، در دورانی از تاریخ قرار گرفته ایم که فکر استقلال قومی مورد پسند احوال ملی گریان می باشد، در زمانی که اروپا بشکل امروزی وجود نداشت، شارلمان کبیر اروپا را به بیش از 300 ناحیه خود گردان تقسیم کرد و برای هر کدام حاکمی انتخاب کرد با اختیارات کامل و به هر کدام از انها لقب و مقامی موروثی داد، به مرور حکومتهای پراکنده اروپا سلطان و شاه نشین شدند و با گذشت زمان برخی از آنها حکومتهای پارلمانی و جمهوری تشکیل دادند و این روند ساختن و ریزش حکومتها صدها سال است ادامه دارد.
*الکسی ناوالنی، یکی از مخالفان سیاسی پوتین هنگام خروج از خانه بوسیله دو مامور امنیتی دستگیر شد، جرم او “آدم خطرناک” بودن ذکر شده است، حقیقت آن است که ناوالنی قصد داشت در چند راهپیمایی که مخالفان پوتین ترتیب داده بودند شرکت کند، شواهد نشان می دهد مخالفان پوتین یا خودکشی می کنند، یا از روسیه فرار می کنند، یا زندانی می شوند و یا بطور مرموزی کشته می شوند!
*ژنرال والری اساپف از ارتش روسیه در ناحیه “دیرالزور” سوریه مورد حمله توپخانه خلیفه گری اسلامی قرار گرفت و کشته شد، ارتش روسیه اعتقاد دارد که حمله به محل حادثه اتفاقی نبوده و کسانی اطلاعاتی به نیروهای داعش داده بودند، ظاهراً ژنرال اساپف طرحی در دست داشت که واحدهای عملیاتی خاصی در سوریه ایجاد کند که همان نقش سپاه را در سوریه ایفا می کنند، منتها در این طرح ایران کنار گذاشته شده بود، اگر این مطلب درست باشد بی تردید روسها به نوعی انتقام خواهند گرفت.
*دولت عراق انتظار داشت که ایران و ترکیه سوای شعارهای سیاسی به کمک دولت عراق بشتابند و در مورد هشدار و تهدید به رهبران اقلیم کردستان با عراق همکاری کنند، اما به نظر می رسد ایران و عراق ترجیح دادند که در حاشیه مساله قرار بگیرند و بی مورد باعث نا آرامی درون مرزهای خود در مناطق کردستان نشوند، با این حال شور و شوقی که همه پرسی کردستان عراق در میان مردمان کُرد ایجاد کرده است باعث گردیده است کرُدهای ایران نیز تمایلاتی برای استقلال نشان دهند، شبنامه ها و خواندن سرودهای ملی کرُدی این روزها بسیار متداول شده است.
*کشورهایی که جزو باشگاه اتمی هستند و کره شمالی و اسرائیل که خارج این باشگاه قرار دارند هر کدام به تعداد تقریبی بمب های هسته ای به صورت آماده و یا نیم آماده برای بکار گیری بصورت ذیل دارند، روسیه 7000 ، امریکا 6780، فرانسه 290، چین 260، انگلستان 215، پاکستان 130، هند 120، اسرائیل 80 و کره شمالی 1 بمب هسته ای دارد، البته ارقام تقریبی و به احتمال قوی می باشد.
*چند روز پیش انتخابات حزب “یو کیپ” در انگلستان بود و هنری بولتون به رهبری حزب انتخاب گردید، یو کیپ با آنکه چند نماینده بیشتر در مجلس عوام انگلستان ندارد اما همین تعداد کافی است که اگر با احزاب دیگر بخواهد جبهه واحدی تشکیل دهد می تواند قدرت سیاسی را از یک طیف به طیف دگر انتقال دهد، با آنکه این حزب با جبهه ملی انگلستان روابط چندانی ندارد منتها چون سیاست حزب یو کیپ اساساً مخالف دروازه های باز برای مهاجران غیر قانونی می باشد طیف چپ این حزب را متهم می کند که با جبهه ملی انگلستان همکاری دارند.
*مایکل نظیرعلی، اسقف سابق “کلیسیای انگلیکن” به خبرنگاران گفت دلیل اصلی بی توجهی جوانان انگلستان به مسیحیت در سالهای اخیر مادران جوان انگلیسی هستند که در باره مسائل مذهبی و مسیحیت با فرزندان خود صحبت نمی کنند، مورد دیگری که اسقف نظیرعلی فراموش کردند یاد آوری کنند آنکه سینود های کلیسیای مسیحیت انگلستان با عشق و علاقه وافر به پول کلیساها را به گروه های مسلمان می فروشند و کلیسا تبدیل به مسجد می شود.
*طوفانها و سیل های اخیر دو بار به “پورتوریکو” رسید و خسارت بزرگی وارد آورد “پورتوریکو” 100 کیلومتر طول و 30 کیلومتر عرض دارد و جمعیت آن کمی بیشتر از سه و نیم میلیون نفر است، از آنجایی که مقامات محلی آمادگی برطرف کردن مشکلات پس از طوفانها را نداشتند، دولت آمریکا با فرستادن کمک های امدادی و گروه های نجات، پزشکی، پوشاک، خورد و خوراک و ایجاد امنیت اقدام کرد “پورتوریکو” چهار فرودگاه دارد و چندین بندر که جملگی کم و بیش بر اثر سیل و طوفان خسارات زیادی تحمل کرده بودند، لذا رساندن کمک های فوری در 48 ساعت اول مشکل بود، زمینهای فوتبال و فضای باز برای هلیکوپترهای امداد رسان استفاده شد تا هواپیماهای باری و کشتی ها توانستند بمرور از فرودگاه و بنادر برای تخلیه بار استفاده کنند، مقامات محلی نیز سهل انگاری داشتند که باید حتماً به آنها رسیدگی شود.
*یک شنبه شب گذشته مردی با تفنگ خودکار بر روی تماشاچیان کنسرتی در لاس وگاس آتش گشود و بیش از 50 نفر را به قتل رساند، 409 نفر نیز زخمی شدند که برخی از آنها هنگام فرار از محل کنسرت زیر دست و پا ماندند و زخمی شدند، ظاهراً پس از این عمل تروریستی قاتل خود را کشته است، طبعاً تا همه مشخصات ماجرای این حادثه روشن شود چندین هفته طول خواهد کشید اما پلیس لاس وگاس سابقه ای از قاتل دارد و او را می شناخته است، ظاهراً قاتلان در مرحله ای از زندگی به زایش دوباره و موقت می خواهند برسند و از همه هستی می خواهند گسستگی پیدا کنند و به حماقت اتکا می کنند که راه بی بازگشت به معقولیت است و دست به چنین فجایعی می زنند و یا تحت تاثیر تخیلات قرار می گیرند.