یک دیدگـاه
می گویند صیادی چند حیوان مختلف را گرفته بود و محکم آنها را به هم با طناب بسته بود، هر کدام از حیوانات بنا بر طبیعت، دانش و قدرت خود سعی می کردند از بند صیاد رها شوند و در این تکاپو بقیه هرکدام بنا بر خُلق و خصایل و عزت و قدرت گروه را به سوی مسیری که می خواست می کشیدند، پرنده می خواست پرواز کند، میمون می خواست به جنگل بر گردد، روباه به دنبال دشت می گشت، سوسمار برکه آبی را جستجو می کرد، هر کدام به فراخور فضیلت و شناخت و قدرت خود به دنبال رهایی بود، صیاد نیز خوب آگاه بود که حیوانات اگر با هم درگیر باشند دائم از هم انتقاد خواهند کرد، اشکال خواهند گرفت و کارشان نتیجه نخواهد داد و حیوانات را تمسخر و زهر خند می زد، دروغ بزرگ در عابد شدن گربه است و قولی که به موش می دهد که توبه کرده و دیگر قصد شکار موش را ندارد، اما تاریخ آینه زمانه شفافی است که ضابطه و رابطه ها را ثبت می کند، مرحوم شاهپور بختیار فریاد می زد که “ایران هرگز نخواهد مُرد” شعاری بود که از روی احساس و صفا و پاک اندیشی گفته می شد، طبعاً منظور ایشان مردم و آزادگی بود که بنام خاک ایران ابراز می شد، و آن امید و ره جویی و پیوند مردم بود که در فصل مناسب بهار بود، در آن فصل از بلبلان صدها نوا می توان در گلستان شنید اما چون دگر در گلستان گلی نباشد صدای بلبلی هم شنیده نمی شود، امروز با خطر بزرگ و غیر برگشت “ایران خواهد مُرد” روبرو هستیم، آدمیان زیر فشار مالی و اجتماعی هر کدام برای رهایی خود می اندیشند و هر گروه درد نان خود را دارد، حلقه های مردمی به خاطر گرایش و کرنش به گروه و افراد این نیروی بزرگ مردمی را به این و آن سو می کشند، و حاصل جز مرگ روح در کالبد آدمیزادگان زنده چیز دیگری نمی باشد، برخی در برج عاج در تخیلات زندگی می کنند، برخی در گسستگی و پراکندگی اما جملگی در نابهشیاری هستند و غرق شدن این کشتی عظیم تاریخ را نمی بینند، شور همبستگی به شور انحصار طلبی مبدل شده و هر کدام با سوزنی در دست در برابر شمشیر کسانی قرار گرفته اند که با طبع توسن در همه میادین جولان دارند، البته این تنها مشکل مردم ایران و خاورمیانه نمی باشد آنچه اروپای غربی نامیده می شد نیز با اینگونه گرفتاریها منتها در رده های متفاوت چالش می کند، پدیده نامبارک اتحادیه اروپا که یک فکر کهن و پوسیده از 1815 میلادی است کارها را از بد به بدتر رسانده است، پس از جنگ واترلو، به مدت چند سالی دولتمردان اروپا می خواستند راهی پیدا کنند که دیگر در اروپا جنگی صورت نگیرد، لذا به این نتیجه رسیدند که نخست تمام اروپا یک بدنه بشود و یک زبان رسمی دولتی داشته باشد و یک پایتخت اصلی و یک مجلس اروپایی و سپس مرزها باز باشند و رفت و امد آزاد با یک ورقه مشترک عبور (پاسپورت اروپایی) و واحد پول مشترک، اما عمده مشکل این موضوع را در نظر نگرفتند که مردم سابقه سنت و فرهنگ متفاوت از هم دارند، و دیگر آنکه سطح درامد و میزان قدرت اقتصادی همه کشورها با هم یکسان نمی باشد، برای همین هم “دموگرافیک” اروپا عوض خواهد شد، بسیار طبیعی است که کارگر رومانی و آلبانی و لهستانی به سوی انگلستان، آلمان و فرانسه سرازیر خواهند شد چون برای زندگی رفاهی، امنیت و کار و آینده، برخی از کشورهای اروپا پایگاه های معتبری هستند. بی شک با افزایش این افراد برخی کشورها بار سنگین و دشواری در نگهداری و ایجاد کار و خانه و مسکن خواهند داشت و برخی کشورها نیز از کمبود جمعیت و نیروی کار محروم خواهند بود، این روزها انگلستان در تلاش است تا شاید از کلاف این گرفتاری مخرب اتحادیه اروپا رهایی یابد.
***
*مایکل گوو،
یکی از کسانی که قصد دارد به رهبری حزب محافظه کار انگلستان انتخاب شود، و جانشین خانم ترزا می، نخست وزیر انگلستان گردد روز یکشنبه اعلام کرد در صورت رسیدن به قدرت 20 درصد مالیات را که به “وی ا تی” معروف است بکلی منحل خواهد شد، اساساً اگر چنین اقدامی صورت گیرد کمک شایانی به طبقه میانه و کم درآمد خواهد بود که سالهاست در مورد پرداخت آن اعتراض می کنند، اتفاقاً آقای برنی ساندرز کاندید حزب دمکرات در امریکا قصد دارد با افزایش بی سابقه مالیات برای همه طبقات همان اشتباهی را بکند که انگلستان از اوایل دهه 1970 کرده بود.
*نظام حاکم در ایران چهل سال است کشور را تسخیر کرده و با ایجاد خفقان و ضرب و شتم بر ایرانیان حکومت می کند، این سخنان “گری دیویدسِن” از فوتو ژورنالیستهای سابق ماهنامه “سان رایز – طلوع” در رودزیای سابق بود، که هنوز در زیمبابوئه فعالیت می کند، ضمن آنکه در مقاله ایشان به درستی اشاره شده که آنچه امروز را از گذشته متمایز می کند، تحریمهای بی سابقه در چهل سال گذشته است، که اثر واقعی آن هنوز به شکل کامل دیده نمی شود و اگر باید برآوردی بشود باید گفت اثر واقعی تحریمها شش ماه دیگر نمایان خواهد شد، به عقیده “گری دیویدسِن” فشار تحریمها بر طبقه کارگر و کم درآمد که امروز اکثریت هستند سوای فشار مالی اثر روانی بلند مدت خواهد داشت و آلودگیهایی پدید خواهد آورد که چیزی جز عصبیت اجتماعی در همه امور عمران نمی باشد.
*یک ناو موشک انداز امریکا و یک ناوشکن روسی در آبهای دریایی چین با فاصله کمی از همدیگر عبور کردند که احتمال برخورد در آن فاصله بسیار بود، ناو موشک انداز امریکا در پنجاه متری ناوشکن روسی با چرخش و برگرداندن موتور کشتی، از محل دور شد و از حادثه احتمالی بزرگ جلوگیری کرد، نیروی دریایی هر دو کشور همدیگر را مقصر دانستند و نامه های رسمی شکایت رد و بدل شد.
*دانالد ترامپ در سفر رسمی به اروپا از چند کشور از جمله بریتانیا دیدار کرد، در انگلستان ملکه الیزابت رئیس جمهور امریکا و همراهان را به یک شام رسمی دعوت کردند، پیش از شام در نطقی ملکه از دوستی استوار و دیرین بین دو کشور مطالبی گفتند و متقابلاً رئیس جمهور امریکا نیز از تاریخ و پیمان دوستی و مخصوصاً همکاری و همپشتی دو کشور در جنگ جهانی علیه نازیها مطالبی بیان داشتند، اکثر سفرای کشورهای خارجی دراین مهمانی ملکه شرکت کرده بودند.
*محصولات صنایع پتروشیمی ایران و 39 شرکت وابسته به این نهاد روز هفتم ماه جون رسماً تحریم شدند، این طرح تازه ای نیست منتها زمان اجرایی خاصی برای آن در نظر گرفته شده بود، ظاهراً تحریم بعدی در مورد ارز و بانکها خواهد بود که آسیب آن به ساختار اقتصادی همانند تحریم صنایع نفتی می باشد.
*با کناره گیری خانم “ترزا می” از نخست وزیری انگلستان، شانس بر روی کار آمدن حزب کارگر انگلستان در انتخابات آینده بیشتر شده است، حزب کارگر سایه ای از گذشته خود است و عملاً یک حزب افراطی طیف چپ است، با برنامه های خاص خود که اگر به اجرا درآید اقتصاد انگلستان به شدت آسیب خواهد دید.
*حزب سوسیال 
دمکرات دانمارک به رهبری خانم “فردریکسون” دولت جدیدی را تشکیل می دهد، حزب سوسیال دمکرات هلند با کمی کرنش و چرخش به راست میانه که مخالف ورود بی رویه پناهجویان غیر قانونی به کشور است توانست رای مردم را به خود جلب کند، ظاهراً اکثر احزاب چپ میانه در اروپا برای حفظ قدرت و یا به دست آوردن قدرت از پایگاه سنتی سوسیالیست ها گریز می کنند.
*جرومی کوربین، رهبر حزب کارگر انگلستان در صورت پیروز شدن در انتخابات آینده و در صورت نخست وزیر شدن، اولین اقدام او بالا بُردن میزان پرداخت مالیات برای کسانی خواهد بود که خانه و املاک دارند، اگر محاسبات ایشان به عمل درآید مالیاتها 50 در صد افزایش خواهد یافت، بخش دیگری از طرح کوربین که یک افراطی سوسیالیست می باشد تقلیل ارتش انگلستان به یک سوم است، خارج شدن از سازمان پیمان اتلانتیک شمالی، ملی کردن صنایع و بانکها همپشتی و همپیمانی با گروه هایی چون حزب الله و حماس است، بسیاری از انگلیسیها هنوز در شوک هستند و از خطری که در راه است بی خبرند، همانگونه که بسیاری در آمریکا متوجه خطر انتخابات آینده نمی باشند.
*چند سالی است که عربستان سعودی بی سرو صدا با دولت چین در مورد تهیه موشکهای بُرد میانه و قاره پیما در مقابل صدور نفت و دریافت تکنولوژی موشکی همکاری می کند، ظاهراً سعودیها این نوع موشکها را برای مقابله و احتمال وقوع جنگ با ایران تهیه می کنند، گفته می شود بیش از 60 شهر و مراکز خاص نظامی و هدفهای استرتژیک در ایران مد نظر سعودیها است.
*کشورهای ماهواره ای سابق اتحاد شوروی، آزادی و استقلال خود را عملاً مدیون رویدادهای شوروی و نهایتاً سقوط جماهیر شوروی هستند، 16 کشور هم زمان با فرهنگ و سنت متفاوت یک شبه به “بیداری” رسیدند و استقلال یافتند و اکثر نیز به پس از استقلال به جرگه کشورهای “سی ای سی” پیوستند یعنی همکاری با روسیه در همه زمینه ها مخصوصاً سیاست خارجی و نظامی، طبعاً در امور داخلی فرصتهایی به این جمهوریها داده شد، امروز نیز با گذشت 25 سال هنوز استقلال جمهورهای سابق شوروی مشروط و محدود می باشد، و سیاست رسمی روسیه است که خط مشی خاصی را ارائه می دهد و جمهوریها هر کدام بنا بر سلیقه و سنت خود از آن پیروی می کنند.