یک دیدگـاه
پس از پایان جنگ اول جهانی، کشورهای پیروز در پاریس جمع شدند تا چاره ای بیندیشند تا دگر بار جهان گرفتار جنگ جهانی نگردد، “وودرو- ویلسون” رئیس جمهور لیبرال آمریکا نیز شدیداً به این موضوع علاقه نشان می داد و خواهان تشکیل سازمانی جهانی بود تا آن سازمان بتواند مدیریت نظام جهان را در دست بگیرد، بالاخره سازمان ملل متفق با عضویت برخی از کشورها شکل گرفت، برخی دگر عضو شدند ولی بعداً از آن خارج شدند، اما نهایتاً مجلس
سنای آمریکا برای عضویت در چنین سازمانی رای منفی داد و سازمان ملل متفق را بدنه بی ارزش و بیهوده نامید، بار سنگین سازمان ملل متفق بر دوش انگلستان و فرانسه بود، اما می بینیم در سال 1931 ژاپن در منچوری سرباز پیاده می کند و یک امپراطور کاذب را بر تخت صدارت می نشاند و به قتل عام چینیها می پردازد، در سال 1935 ارتش ایتالیا به حبشه حمله می کند و با بکار گرفتن بمب های شیمیایی و گاز خردل به کشتار مردم می پردازد. در هر دو مورد سازمان ملل متفق با عجز و خواهش از کشورهای متخاصم می خواهد که ارتش های خود را فرا خوانند، منتها نه ژاپن و نه ایتالیا به سازمان ملل متفق نه پاسخ می دهند و نه اهمیت می دهند، انگلستان از ستاد دریاداری خود درخواست می کند که وضع نیروی دریایی انگلیس را در برابر ایتالیا برآورد کند، دریاداری پاسخ می دهد که توانایی نیروی دریایی انگلیس بسیار ناچیز است، خلاصه سازمان ملل متفق تصمیم می گیرد که نسبت به ایتالیا تحریم اقتصادی صورت بگیرد ولی از ترس تلافی و انتقام تحریم هایی که در نظر می گیرند کاملاً بی اثر می باشد، در اروپا نیز شرایط طوری بود که سوسیال ناسیونالیزم در کشورهایی چون اسپانیا، پرتقال، اتریش، و برخی از کشورهای اسکاندیناوی داشت قدرت می گرفت و سرآمد انها آلمان نازی بود، بالاخره با آغاز جنگ دوم جهانی و ایده “انشلوس” و گسترش مرزهای المان در سودتلند، دانزینگ و غیره سازمان ملل متفق پودر شد و ناپدید گشت، پس از جنگ دوم جهانی سازمانی مشابه که آن هم اساساً یک پایگاه و نهاد بی لیاقت و بی اراده می باشد و تنها برای چند هزار کارمند خود از مالیات مردم مواجب و حقوق دریافت می کند و در واقع یک صنف بی مورد را که “درد نان” دارند حمایت می کند شکل گرفت که سازمان ملل نامیده می شود، کشتار و جنگ در کره، کامبوج، رواندا، بیافرا، خاورمیانه، قبرس، امریکای لاتین، ایران و عراق و برخی از کشورهای افریقا همه در زمان حیات و قدرت سازمان ملل انجام گرفته است. قتل عام، نسل کشی، آوارگی میلیونها در افغانستان، پاکستان، سوریه و یوگسلاوی سابق و بنگلادش و… نمونه های دیگر از بی لیاقتی سازمان ملل می باشد، سازمان ملل در دوران حیات خود نتوانسته و یا نخواسته کاری انجام دهد، بهتر است که پیش از آنکه این سازمان، جهان را به پرتگاه برساند بساط خود را جمع کند، وجود چنین سازمانی برای بشر شرم آور است، آنچه امروز در سوریه و مخصوصاً در شهر “حلب” ناظر آن هستیم نسل کشی است که سازمان ملل هیچگاه بطور جدی با این رویداد برخورد نکرد. (پس از پایان جنگ داخلی ویتنام، ایران نیز دو گردان سرباز برای نظارت صلح به ویتنام فرستاد، یکی از دو گردان از مشهد انتخاب شده بودند، که زیر نظر سازمان ملل فعالیت می کردند – فرمانده نیروهای ایران در ویتنام سرلشکر سدیفی بودند، وزارت خارجه نیز اقای صدریه را به عنوان نماینده به ویتنام فرستاده بود).
***
*الیزابت دوم
ملکه انگلستان دو هفته ای می باشد که به علت سرماخوردگی شدید استراحت می کنند، ملکه انگلستان 90 سال سن دارند، و در دو هفته اخیر در مراسم دولتی شرکت نکرده اند، امسال در مراسم شکرگزاری در کلیسیای “سندرینگهام” به نمایندگی ایشان همسرشان پرنس فیلیپ که 95 سال سن دارند شرکت کردند.
*نیروهای خلیفه گری اسلامی “داعش” در این چند سال ضمن کشتار و وحشیگری، آثار بسیار ارزشمند تاریخی بین النهرین را که یادگار تمدن بزرگ آشور می باشد تخریب کردند و هم چنان به این روش و روال بی تمدنی که از خامی و بیچارگی سرچشمه می گیرد ادامه می دهند، هنگامی که تمدن آشور بین النهرین را به مرکز ثقل علم و دانش جهان کهن تبدیل کرده بود، بادیه نشینان عرب هیچ نشانه ای که سازه فکر و اندیشه مثبت باشد از خود ارائه ندادند، در اخبار پراکنده از منطقه خاورمیانه گاهی برخی از گزارشگران آشوریها را عرب می نامند که این یک اشتباه تاریخی می باشد.
*پس از سخنان وزیر خارجه آمریکا مبنی بر افراطی بودن دولت “نتانیاهو” سخنگوی دولت بریتانیا گفت مسئله فلسطین و اسرائیل پیچیدگی خاصی دارد و نمی توان با محکوم کردن یکی از طرفین قضیه، به پاسخ مورد نظر رسید، اسرائیل نیز خواهان به نتیجه رسیدن موضوع فلسطین می باشد، منتها ضمانت امنیتی لازم دارد که در شرایط کنونی تمام پیامهایی که از جهان عرب به گوش می رسد نابودی اسرائیل است.
* دولت اوباما 35 شهروند روسی ساکن آمریکا را از کشور اخراج کرد هم چنان ورودیه دو خانه امن اطلاعاتی که روسها از ان استفاده می کردند مسدود کرد، ظاهراً این اقدام دولت به تلافی مسئله شنود روسها در زمان انتخابات آمریکا بوده است، این روند سمبلیک می باشد و بیشتر جنبه نمایش سیاسی دارد، امکان دارد روسها نیز متقابلاً تعدادی از کارمندان یا شهروندان امریکایی در روسیه را اخراج کنند، هر چند پوتین گفته است در نظز ندارد عکس العمل نشان دهد، تا 22 روز دیگر دولت امریکا عوض خواهد شد و روسها امیدوارند روابط حسنه ای با آمریکا داشته باشند.
*یک دختر 18 ساله مسلمان در نیویورک به پلیس شکایت کرده بود که سه مرد مزاحم او شده اند، پس از بررسی پلیس و بازدید از محلی که گفته می شد مزاحمت صورت گرفته، دختر خانم جوان به پلیس گفت که دروغ گفته است و کسی مزاحمتی برای او ایجاد نکرده است، منتها چون از وضع فعلی ناراضی است این داستان را ساخته و پرداخته!
*خانم مرکل، در نطق سال نو مسیحی گفت بزرگترین مساله که آلمان با آن روبرو می باشد، پناهجویان و اوارگان در کشور می باشد و با آنکه دولت آلمان با بردباری و مدارا با این مساله برخورد می کند اما هنوز به نتیجه مطلوب نرسیده است، در میان قشر لیبرال اروپا خانم مرکل بعنوان یک قهرمان شناسایی می شود اما اکثریت مردم آلمان ورود بی رویه پناهجویان به کشور را سیاست نادرستی می دانند که ارامش عمومی مردم را سلب کرده و خرج کلان برای مالیات دهندگان آلمانی را سبب گردیده است، خانم مرکل در سخنان خود گفت تروریسم اسلامی در سال 2016 بزرگترین خطر را برای شهروندان آلمان داشته است.
*دولت اسپانیا، برای مبارزه با آلودگی هوا تصمیم گرفت سقف اتوبوسهای شهری را مبدل به “باغ سبز” کند تا به مبارزه با الودگی هوا کمک کرده باشد، این پیش نهادمورد تایید واقع شده و سقف اتوبوسهای اسپانیایی از این پس مبدل به باغچه می شوند.
*ارتش سوئد، مناطق ساحلی خود را با موشک های “ار بی اس 15” که می توان از سکوی ثابت یا متحرک شلیک کرد مجهز می کند، بیش از این نیز سوئد از این موشک ها بهره می گرفت منتها این بار سیستم هدایت و پیگیری آن از تکنولوژی مدرن برخوردار است.
*به عقیده متخصصان امور ضد تروریسم، سال اینده (2017) شاهد عملیات تروریستی بیشتری خواهیم بود، و هدف تروریستها به مانند گذشته مردم بیگناه می باشند، با آنکه به نظر می رسد تروریستها در سال آینده ضربات سهمگینی را در خاورمیانه احساس خواهند کرد اما عملیات ترور ادامه خواهد داشت.
*برخی از ایرانیان و یک سازمان برون مرزی به دانالد ترامپ نامه نوشته اند و از او خواسته اند که پس از نشستن بر مصدر کار تحریم هایی را علیه ایران وضع کند، رهبران کشورهای جهان اصولاً به نامه هایی که گروه های فشار می فرستند اهمیت نمی دهند چون هر گونه تصمیمی که بخواهند بگیرند، نویسندگان این گونه نامه ها ادعا خواهند کرد که نامه آنها بوده است که باعث عکس العمل گردیده است، لذا همان بهتر که اجازه داده شود رئیس جمهور آمریکا آنچه برای سیاست کشورش سودمند می داند انجام دهد.
*با آنکه
در شهر “حلب” سوریه آتش بس رسمی بر قرار است، ولی تیراندازی پراکنده و حباب های مقاومت هنوز وجود دارد، در شهرهای دیگر سوریه نیز وضع زیاد آرام نیست و گروه های پراکنده با هم به جنگ و گریز می پردازند، برخی از ساکنان آواره “حلب” پس از آتش بس به شهر خود برگشتند، ولی تک تیراندازان و گاهی انفجار خمپاره ها زندگی در “حلب” را غیر ممکن کرده است، در حالی که بیلیونها دلار سرمایه ملی ایران خرج جنگ در سوریه، عراق و یمن می گردد، مردم شب ها در گورستان می خوابند، برای مداوا دارو پیدا نمی شود، و میلیونها نفر شب را گرسنه به صبح می رسانند، مردم ایران امید زندگی را از دست داده اند، فساد همه گیر می باشد، و بی تفاوتی مسئولان باور کردنی نیست.
*در پنج سال گذشته شرایط خاص و جنگهای داخلی در سوریه باعث شده است که رسانه ها کمتر در باره زندانهای سوریه مطلب و خبر بنویسند، دولت اسد دها هزار نفر مخالفان و مخالفان احتمالی را به عنوان خرابکار و شورشی زندانی کرده و بدترین و وحشیانه ترین رفتار را با زندانیان انجام می دهد، زندانیان سوریه هیچ نوع کمک و حمایتی از سوی سازمانهای جهانی، حقوق بشر، سازمان ملل و غیره دریافت نمی کنند.
*شرکت سینمایی برادران وارنر، تصمیم دارد فیلمی در مورد خروج غیر منتظره انگلستان از اتحادیه اروپا بسازد که چگونه محاسبات بسیاری از سیاستمداران و کانون های مالی و اقتصادی اشتباه از آب در امد، و تصمیم مردم در خارج شدن از اتحادیه اروپا باعث رونق اقتصادی و بهبود زندگی رفاهی، و تا حد زیادی هم حل مساله ورود بی رویه پناهجویان به انگلستان گردید، برادران وارنر در این فیلم مفصلاً به نقش “نایجل فراج” در به ثمر رساندن این مهم و باورهای حزب “یو کیپ” خواهند پرداخت.