1371-13

1371-10

در رادیو جوانانJavanan Radio با بهروز جلیلی و بقول جامعه امریکایی آنتونیو جلینی، به گفتگو نشستیم، با او به سالها دور سفر کردیم، از سالهای اخیر گفتیم، او سفره دلش را باز کرد وبی ریا سخن گفت.
بهروز جلیلی از اولین کسانی بودکه در شهر لس آنجلس به کار کتاب و نمایش وفعالیت های فرهنگی و اجتماعی پرداخت و اولین پاتوق را برای ایرانیان تازه کوچ کرده برپا ساخت و سالها بعد، یعنی در سالهای آخرین 1990، یک جشنواره سینمایی بنام Family Film Awards را بنیان گذاشت که بعد دچار مشکلات و بن بست هایی شد.
• از بهروز جلیلی درباره این جشنواره وحوادث در حاشیه آن می پرسیم.
– می گوید: ابتدا بگذارید از مهدی ذکایی عزیز و خانواده اش حرف بزنم که از همان سالهای دور، سالهای 1980 به یاری همه فعالیت های فرهنگی وهنری ما آمدند و پرچمدار حرکت فرهنگی بودند.
من در ایران در فیلم گرداب به کارگردانی حسین دوانی و بازیگری سعید کنگرانی، داود رشیدی و فخری خوروش شرکت داشتم.من فعالیت تئاتری خود را از ایران شروع کردم با تئاتر «ملخ زدگان» در تئاتر شهر، بعد در لس آنجلس با کمک استاد فرهنگ فرهی در زمینه کتاب و فعالیت های فرهنگی و سپس در زمینه تئاتر باهمکاری پرویز صیاد، هوشنگ توزیع و شهره آغداشلو و حسن خیاطباشی فعالیت های پردامنه ای داشتم و اولین بار در لس آنجلس در کامیونتی های اسکول اولین کلاس های دراما بر پا ساختم.

1371-11

سپس من با یک اندیشه ابتکاری وانسانی درپی جشنواره ای برآمدم، که در آن جنبه های خانوادگی و اخلاقی مهم بود. راستش من می دیدم که چگونه نسل جوان و کودکان ما در کامپیوتر، موبایل غرق شده حتی هنگام صحبت کردن با پدر ومادرها، به صورت شان نگاه نمی کنند، در همین ضمن همکاری های بیل کلینتون رئیس جمهور سابق امریکا، بسیارحرکت ها را به جلو برد در همان روزها ما «المپیاد» سینمایی را برپا کردیم، که از تمام کشورهایی که فیلم های فستیوالی ساخته اند در آن شرکت کنند همه برندگان فستیوال های جهانی چون اسکار،ونیز، کن،، برلین در آن حضور می یابند و درواقع انتخاب بهترین بهترین هاست.
در نیمه راه بودیم که گفتند اینکار به آکادمی لطمه میزند، من گفتم آکادمی قلب من است، سمبل هنر امریکاست . از سویی درحالیکه با تدترنر قرارداد داشتم و قرار بود اولین المپیاد در سال 1994 اجرا شود و من با یک سوی بزرگ روبرو شدم. ناگهان 24 ساعت بعد در جلسه ای که با مسئولان اسکار داشتم، انگار همه چیز عوض شده و تمام گلها و تبریکات بسوی دفتر ما سرازیر شد و تازه کاشف بعمل آمد که کمپانی تدترنر 700 میلیون گرفته و در شبکه های بزرگ در پشت پرده به روی یک رویداد بزرگ بسته شده است. تایم وارنر همه شبکه های مهمی چون TNT را خرید و تدترنر را «چرمن» کردند و درآنها را بستند. من و دیک کلارک با توجه به قراردادی که  با تدترنر داشتیم، می توانستیم او وکمپانی را سو کنیم و میلیون ها دلار خسارت بگیریم، ولی من اهل سو کردن نبودم و هیچگاه بدنبال این پولها نرفتم، ولی بدنبال ابتکار بزرگ خود یعنی Family Film Awards رفتم، که شامل کیبل، نت ورک، تی وی و سینمائی بود.

1371-12

که این ابتکار با هیاهوی زیادی روبرو شد، دیک کلارک هم پشت من بود، حتی از سوی کاخ سفید و سازمان ملل تشویق نامه گرفتم و آنرا با شکوه خاصی در آگوست 1996 بصورت برنده در سراسر امریکا و 70 کشور پخش کردیم که در آن همه شخصیت های موزیک هنر جهان حضور داشتند. و برای اولین بار باب هوپ جایزه Life Achievement Awards را از سوی چارلتون هستون و دیک کلارک دریافت کرد که متاسفانه همه شان از دست رفتند که انعکاس هایی داشت چون برای اولین بار بیل گیتس رای داد، درواقع آراء از میان مردم بود، ما در ضمن با CBS قرارداد ده ساله پخش مراسم را داشتیم.
در تدارک برگزاری دومین سال بودیم که دیک کلارک 3 هفته قبل از مراسم  سکته کرد و همه بمن پیشنهاد کردند برنامه را اجرا کنند ولی من نپذیرفتم و گفتم  یکسال به احترام او برنامه اجرا نمی کنیم،که گزارشگر نیویورک تایمز پرسید  اگر خوب نشدند چی؟ من گفتم تا خوب نشوند من این کار را نمی کنم.
این وقفه تا اپریل 2012 که دیک کلارک فوت کرد، بعد همه بمن هجوم آوردند، که چرا شروع نمی کنی؟ گفتم تا سالمرگش صبر می کنیم بعد این کار را شروع می کنیم.
من از روز سالگرد دیک کلارک 18 اپریل 2013 برنامه ریزی را شروع کردم که اینک با همکاری الن فریدمن و گروهی از اعضای آکادمی، این برنامه ادامه می یابد و در ضمن «المپیاد اواردز» که شامل هفت عضو است، نویسندگان ، شاعران، تاتر، سینما، کارگردان، فیلمبرداران، موزیک و خواننده ، نقاشان، مجسمه سازان، بطور مستقل جوایز خود را دریافت می دارند که من با حمایت نامداران امریکا چون الن فریدمن و یاران او، پشتم قرص است در ضمن از طریق مجله جوانان که با آن بزرگ شدیم، از همان روز نخست که من کار فرهنگی وهنری را شروع کردم، همه رویدادها را به اطلاع مردم می رسانم ضمن اینکه من به رسانه ها احترام می گذارم و همیشه در خدمت شان هستم ولی پایگاه همیشگی ام مجله و رادیو جوانان خواهد بود.