1511-26

حضور در کلوپ روتاری

1511-27

1511-28

چهارشنبه گذشته هیجدهم ماه می 2016 کلوپ روتاری رنچو پارک که همه هفته برنامه ناهار خود را در المپیک کلکشن برپا می دارد و هر بار میهمان ویژه ای را برای سخنرانی دعوت میکند، از هنرمند نامدار ایرانی استاد زیبانگار، علی بزرگمهر، نقاش و تصویرگر شهر برای سخنرانی دعوت کرده بود، برنامه پس از نواختن سرود ای ایران و همچنین سرود کلوپ روتاری رنچو پارک آغاز شد و پس از اینکه آقای موسی سیامک رئیس فعلی برنامه را اعلام کرده اند، خانم شعله شمس شهباز مدیر فصلنامه پربار ره آورد درباره استاد بزرگمهر از قول استاد پرتو چنین گفت: بزرگمهر از هنرمندانی است که سبک ویژه خود زیبانگاری را که آمیخته ای از خوش نویسی و نازک نگاری یعنی همان مینیاتور است و به زیبانگاری شهرت یافته از چندین سال پیش آغاز کرده. وی از هنرمندانی است که از کودکی به هنر خوشنویسی روی آورده و آنرا در چارچوب نگارگری جایگزین کرده است، واژه ها ابزار آفرینش کاراویند واژه هایی که روزی بر کلک توانای ابرمردانی چون فردوسی و حافظ و خیام و مولانا و سعدی نشسته اند و ترجمان برداشت آنان در گذرای یک زندگانی سرشار از اندیشه و مهر و شیفتگی بوده است. بزرگمهر آن سخن و آن پیام را می گیرد، زیرا درون نگرانه سر بر آستان مولانا می ساید و دیوانه وار چون روزگار کودکی باغستان های سرسبز خیال آرامگاه های عطار و خیام را در زادگاه خود نیشابور در می نوردد و از دور دست آوای پیر توس، چون غریوی پیچیده در باد، در گوش او می پیچد. او دامان از دست داده ای در پای خرمن گلهایی است که باغبانی چیره دست چون حافظ از گلبن شور و شیدائی خویش چیده و برهم نهاده تا همه را به بهای یک نگاه گرم دلدار بفروشد. ولی چون به جهان بیداری باز می گردد، همچون کبوتری جدا گشته از آشیان، از یاد خاستگاه و نشیمن آسمانی خود بیرون نیست، از کلک و رنگ یاری می جوید تا چشم آدمیان را به سوی جهانی ناشناخته، که خود شناخته است، بکشاند و با ما بگوید که با آن توانایی های درونی و مینوی خویش، آهوی اندیشه را درکدام مرغزاری به پویش واداشته و مرغ پندار را در کدام سپهری فراسوی نه سپهر به پرواز برانگیخته- آیا آثار استاد بزرگمهر همچنان که وی می گوید زیبا نگاری است- یا آمیزه ای از بازرسانی رازها، غلتیده در آهنگ خوش شورهاست؟ آیا این ها پیام اند؟ آیا ترفند ونیرنگ یک جادوگرند؟
آیا همان اثر یک رخ ساقی اند که در جام افتاده است؟ آیا همان دل های خونین رامین و فرهاد و بیژنند که در قیامت سر از خاک بدر کرده اند؟ آیا آن ترکان شیرازی اند که بر بساط نشاط نشسته اند؟ آیا آن مستان از پای افتاده اند که یارای گرفتن جام دیگر را از دست ساقی ندادند؟ پرسش این است که بر این ها چه نامی می توان نهاد؟ آیا همچنان که هنرمند خود می نامد – زیبانگاره باید آنها را خواند و گذشت؟ به راستی هنگامی که نظامی سروده است:
چنان برکشیدی و بربستی نگار
که به زان نیارد خرد در شمار

1511-29

گوئی درباره هنرمند کم همانند استاد زیبانگار، علی بزرگمهر سخن گفته است هر اثر هنری وی را اگر میان هزاران کار خوشنویس و نگارگر بگذارند، خود بانگ بر می دارد که من کار بزرگمهرم- من آفریده استادی هنرمندم که از شگفتی های جهان از پیش خویش چیزی شده است. وی استادی جز پدر خود نداشته است پدر نیز در پی پرورش شاگردانی نبوده است. این را چه میشود نام گذاشت؟ آیا می توان پذیرفت کسی که از همان اوان کودکی نوشته ها و خطهایش خواستاران بیشماری داشته- نیروهای ناشناخته ای، بی آنکه دیده شوند- در کار آموزش وی و پاره ای دیگر از هنرمندانند و این ها خود از برکشیدگانند؟
در این سالهای واپسین نگارش وی و نگارگریهایش جلوه گاه آهوآئی شده اند که از دوران کودکی با وی بوده اند. و وی را عقیده بر این است: آهوان این جانداران و معصوم و بی گناه که سنبلی از آرامش و نگرانی است و اغلب شعرای ایران بمانند حافظ و سعدی و دیگران به آن اشاره کرده اند- و نمادی از زن ایرانی است در تابلوهای این هنرمند نشانه سپاس نگهداری بزرگمهر است از زن ایرانی که در طول تاریخ به وی ستم رفته است. بزرگمهر باور دارد که نهال کوچکی بوده است که سراز زمین عشق در آورده و باغبان دلسوزی همانند همسر وی این نهال کوچک را پرورش داده شاید به همین خاطر آهوان وی سپاس نگهدار بانوان ایرانی اند.
در پایان شعله شمس شهباز – سخنان خویش را چنین پایان داد که کاش سالیان دراز بماند و بپاید هنرمند پُر توان روزگار ما استاد زیبانگار علی بزرگمهر و نگاره های خویش را بیاگند با پیکره ی این آهوان رامشجو که هر یک راز نازند، آهوانی در رنگهای سبز و زنگاری و سرخابی و پیروزه ای. با این جامه های رنگینی که علی بزرگمهر بر آن ها پوشانده است، تا بتوانند آهنگ «ناز و نیاز» را رساتر سر دهند و ما را از رشگ و کینه و آز جدا کنند و به میهمانی مان در جهان آشتی و دوستی و مهر فراخوانند که این خود بزرگترین پیام علی بزرگمهر است با زیبانگاره هایش.
و آنگاه با نمایش فیلمی از آثار هنری هنرمند و هم فعالیتهای گوناگون وی در عرصه های جهانی و هم زندگانی پر بار وی و فرزندان این خانواده، دکتر انوشیروان و شهرناز بزرگمهر که اولی پزشک ماهر و دومی نویسنده ای است توانا. رشته سخن به دست هنرمند سپرده شد که در مورد تاریخچه خط و خطاطی و هنر خود وی زیبانگاری سخنان پرمایه ای بیان داشت که بسیار مورد توجه شرکت کنندگان در جلسه بود و در پایان وی به پرسشهای حاضران پاسخ داد و این یکی از پربارترین و آموزنده ترین گفتگوهایی بود که در این کلوپ و جوامع ایرانی لوس آنجلس برگزار میشود. با آرزوی بسیار برای همه ادب دوستان و فرهنگ پروران.

1511-30