1511-68

در اندوه درگذشت پرویز کلانتری:
پیروزی قطعا با پاکی است

1511-70

آیدین آغداشلو- نقاش
درگذشت پرويز كلانتري بسيار متأثرم كرد. كلانتري از نسل هنرمنداني بود كه با يكديگر همراه و همدل بودند. او در طول عمرش ضمن اينكه با انرژي مافوق تصور، آثار زيادي خلق كرد، توانست شيوه شخصي‌اش را نيز پيدا كند و اين پركاري نصيب هر نقاشي نمي‌شود.
مي‌توان او را يك نقاش قصه‌گو توصيف كرد. او در آثارش آدم‌هاي ساده و زندگي روستايي را به تصوير كشيد كه ناشي از قلب مهربانش بود؛ البته اگر او این زندگی‌های ساده را در نقاشی‌هايش مي‌آورد، دلیلی بر ساده‌انگاری او نبود، بلکه کلانتری فردی پاک، باصفا و باسواد بود. جايگاه پرويز كلانتري در هنر مدرن ايران مشخص و درخور توجه است. او همچنين يك تصويرگر حرفه‌اي بود، آثارش در اين زمينه بر نسل‌هاي بعد هم تأثير زيادي گذاشت و اين نشان‌دهنده اهميت اوست، چراكه فقط يك نقاش مهم مي‌تواند از عهده چنين كاري برآيد. نمي‌توان از نقاشي‌ها و تصويرگري‌های او تقليد كرد و همين موضوع باعث مي‌شود وقتي به آثارش نگاه كنيد، كلانتري را جست‌وجو كنيد تا متوجه شويم پس‌زمینه‌های کاهگلی و زندگی‌های روستایی، از چه بخشي از شخصیت‌ او نشئت گرفته‌ است. كلانتري يك نويسنده‌ حرفه‌اي با نوشته‌‌هايي شيرين و به‌دور از پيچيدگي نيز بود. فکر نمی‌کنم وضعیت جهان با چنین پاکی‌هایی تحول پيدا كند، بااين‌حال آثاري همچون آنچه از کلانتری برجاي مانده، قطعا زمان‌هايي که پیچیدگی‌های زندگی به افراد فشار می‌آورد، تأثیرگذار است. باید به آثارش نگاه کرد و در میان سادگی آنها، این را دریافت که پیروزی قطعا با پاکی است.

زندگی از جنس خاطره است

1511-71

غلامحسین نامی- نقاش :
«هم‌سفران یکی‌یکی داخل کادر می‌شوند و یک شاخه گل سپید روی سنگ گور سهراب سپهری می‌گذارند و از کادر خارج می‌شوند، اول ژازه طباطبائی بعد غلامحسین نامی و همسرش و به ترتیب مسعود عربشاهی، مجابی و همسرش، زرین کلک و خانواده، پرویز کلانتری و بانو، نادر جهانگیری و بانو…… …».
پرویزجان، چه زیبا و دلنشین نوشتی سفر پرخاطره و تاریخی خودمان را به کاشان و دیدارمان از مزار سهراب سپهری عزیز در کتاب «نیچه نه، فقط بگو: مشد اسماعیل»، با عنوان «این کوزه چو من عاشق زاری…» که بزرگوارانه آن را به من تقدیم کردی. همیشه اندیشه پویا و ذهن آفریننده تو را ستوده‌ام و با جان شیفته و دل مهربانت پیوندی دیرین دارم. از ابتدای کودکی‌ات در دوسالگی که پیراهن سپیدی بر تن داشتی و از مادر می‌خواستی تا دکمه‌های رنگینی بر آن پیراهن بدوزد، عشق خودت را به رنگ‌ها نشان دادی و بعدها با خط‌خطی‌کردن روی دیوارهای همسایه‌ها و نقاشی در کف پیاده‌روهای جلوی خانه و طراحی کاریکاتورهای کودکانه از معلمان روی تخته سیاه کلاس، شیدایی و عشقت را به دنیای هنر و خلق هنری آشکار کردی. پرویز عزیز، عشق و علاقه تو به فرهنگ ایرانی و زمین و خاک مقدس سرزمین‌مان ایران، بر همگان روشن است. چه عاشقانه «کاهگل» بر بوم سپید می‌نشانی و همه ما را به کویر تشنه ایران که دارد فراگیر می‌شود، می‌خوانی و در سوگ باران می‌نشانی و از سوی دیگر به هویت انسان ایرانی و فرهنگ دیرپای او که در ساختار بناهای کویری تنیده است، اشاره داری.

درگذشت پرویز کلانتری نقاش و تصویرگر و نویسنده

1511-69

هفته قبل پرویز کلانتری یکی از هنرمندان پیش کسوت در سن 85 سالگی در تهران درگذشت. کلانتری نقاشی هنرمند، تصویرگر و نویسنده، بدنبال سکته مغزی و قلبی دو سال در شرایط نه چندان مناسبی بسر می برد.
کلانتری در سال 1330 وارد دانشکده هنرهای زیبا شد و در سال 1338 در رشته هنرهای تجسمی فارغ التحصیل شد. آشنایی او با همایون صنعتی زاده رئیس دانشکده او را به موسسه انتشاراتی فرانکلین کشاند و به تصویرگری کتاب های درسی پرداخت و سالها در سازمان برنامه و سپس کانون پرورش فکری فعالیت داشت.
یادش گرامی

لغوکنسرت های داخل ایران به دست مافیای هنری است

1511-72

به دنبال لغو کنسرت کیهان کلهر در نیشابور گروهی از دست اندرکاران هنر به این مسئله و بکلی شیوه برخورد ظالمانه با کنسرت ها نامه ها و اطلاعیه هایی منتشر کردند.
محمد معتمدی خواننده معروف موسیقی کلاسیک گفت به عقیده من تکلیف دادستان نیشابور معلوم است آنها با کل هنر مخالفند، ولی بیشترین دشمنی ها و بی احترامی ها و بایکوت ها از صنف خودما و مافیای حاکم بر موسیقی می آید، قصد انحصارطلبی و خارج کردن دیگران را از صحنه موزیک دارند.
این عده زیرلوای مدافعان فرهنگ و موسیقی، ظالمانه تیشه به ریشه هنرمندان راستین می زنند.

فیلم جدید ده نمکی (رسوایی 2)
برای 400 پیشنمازهای جمعه به نمایش در آمد

1511-73

برای اولین بار یک فیلم سینمایی در ایران برای 400 امام جمعه (پیشنمازها) در سراسر ایران، به نمایش در آمد و میان شان ورقه نظرخواهی پخش شد، که 79درصدشان رای (عالی) و 18درصد (متوسط) و 3درصد رای (ضعیف) به فیلم دادند.
این امام جمعه ها برای حضور در کنگره امام جمعه ها در تهران جمع شده بودند و با هیجان و شور به تماشای فیلم مسعود ده نمکی نشستند که عده ای می گویند او کاملا در مسیر خواسته مسئولین فیلم می سازد. عده ای می گویند او در فیلم پیام های انتقادآمیز خود را به تماشاگر می رساند.
در این فیلم اکبر عبدی، محمدرضا شریفی نیا، سحر قریشی، امیرنوری بازی دارند این فیلم در طی 2 هفته نخست اکران، از مرز یک میلیارد تومان گذشت.

صدها نفر حاضر بودند به عبدی کلیه بدهند!

1511-74

اکبر عبدی که برای پیوند کلیه به بیمارستان رفت و بعد از عمل جراحی موفقیت آمیز سرانجام مرخص شد، در طی ماههای اخیر با صدها تن از طرفداران خود روبرو شد، که آمادگی خود را برای هدیه یکی از کلیه های خود اعلام کردند.
چند تن از این افراد حتی زمان بستری شدن عبدی،خودرا به بیمارستان رسانده و اصرار داشتند که پزشکان آنها را برای عمل پیوند برگزینند.
اکبر عبدی ضمن سپاس از همه این انسانهای خوب، به شوخی گفت در آینده شاید به عضو دیگری نیاز داشتم.

یک گروه موسیقی ایرانی در جشنواره اسپانیا اول شدند

1511-75

گروه موسیقی ایرانی سپید و سیاه که در جشنواره اروپایی در اسپانیا شرکت کرده بودند، مقام اول را در بخش انسامبل سازی صاحب شدند.
فرشاد صارمی نوازنده کمانچه و از اعضای گروه می گوید این جشنواره از اول تا 6 ماه می در شهر بارسلونا اسپانیا برگزار شد گروه ما در هر دو بخش رقابتی و جنبی شرکت کرده در بخش انسامبل سازی مقام اول و دیپلم افتخار را بدست آورد و در بخش جنبی کورش دانایی با همراه سورنا صفاتی چند قطعه بدون کلام اجرا کردند.
این گروه شامل: کورش دانایی سرپرست، آهنگساز و نوازنده ی تار و دف، پویان گرامی تنبک، بهداد رنجبر سنتور، کیانا شارعی عود، پیمان میرآقاسی، قیچک و فرشاد صارمی کمانچه می زدند.

حضور ایران درجشنواره کن از 1961 تا 2016

1511-76

1511-77

1511-78

1511-79

ایران از سال 1961 با فیلم کوتاه «کورش کبیر» ساخته مصطفی فرزانه در کن حضور یافت و بعد از سال 1964 با «طلوع فجر» ساخته احمد فاروقی قاجار، اولین فیلم بلند ایرانی «شب قوزی» ساخته فرخ غفاری در بخش منتقدین شرکت کرد در سال 1971 فیلم گاو مهرجویی و سپس با فیلم پستچی حضور داشت و فیلم کوتاه انیمیشن شهر خاکستری (فرشید مثقالی) در سال 1973 و فیلم شازده احتجاب ساخته فرمان آرا، در سال 1975، فیلم انیمیشن «تداعی» ساخته نورالدین زرین کلک در همان سال و سایه های بلند فرمان آرا در سال 1979 در کن بود. بعد از انقلاب در سال 1980 فیلم «چریکه تارا» ساخته بیضایی و «نظم» ساخته شهید ثالث در کن شرکت داشتند در سال 1991 «در کوچه های عشق» ساخته خسرو سینایی، زندگی و دیگر هیچ کیارستمی با سه جایزه «روسلینی» و «بهترین در نوعی نگاه» دریافت کرد.
بدنبال آن فیلم «بدوک» مجید مجیدی در بخش دو هفته کارگردانان اول شد. کیارستمی در سال 1993 داور جشنواره شد و 94 با فیلم زیر درختان زیتون درخشید. سال 95 مخملباف با «نوبت عاشقی» و «سلام سینما»، جعفر پناهی با «بادکنک سفید» جایزه دوربین طلایی را برد و در سال 97 عباس کیارستمی با «طعم گیلاس» نخل طلا را مشترکا برد و امسال فیلم فروشنده ساخته فرهادی به جشنواره کن راه یافت و همچنین فیلم وارونگی ساخته بهنام بهزادی و همچنین حضور یک داور زن ایرانی: کتایون شهابی.

آمازون حق پخش فیلم فروشنده فرهادی را گرفت

1511-80

«آمازون استودیو» بدنبال رقابت با کمپانی بزرگ چون سونی، حق پخش فیلم فروشنده Sales Man ساخته اصغر فرهادی را برای امریکای شمالی گرفت.
در این فیلم شهاب حسینی و ترانه علیدوستی بازی دارند، کمپانی Momento تهیه کننده اصلی فیلم فروشنده است که در ماه نوامبر آنرا در فرانسه اکران می کنند و فروش جهانی فیلم نیز در اختیار این کمپانی است.

از حضور نوازندگان زن
در کنسرت شهرام ناظری جلوگیری شد

1511-81

درحالیکه کنسرت هایی در نیشابور به دستور دادستان محلی لغو شد، این هفته از حضور زنان نوازنده در کنسرت شهرام ناظری در اصفهان جلوگیری شد.
شهرام ناظری روی صحنه گفت لغو کنسرت من در نیشابور ناامید کننده بود ولی جلوگیری از حضور نوازندگان زن در این کنسرت مایوس کننده است، چرا که نباید بخاطر تعصب از ارائه هنر هنرمندان جلوگیری شود.
شهرام ناظری گفت من با توجه به اتفاقات اخیر، یا باید با دنیای موسیقی خداحافظی کرده و خانه نشین بشوم و یا کشورم را ترک کنم و یا با این تنگ نظری ها بجنگم و من راه سوم را برگزیده ام.

انتشار یک نامه و نصب یک بنر
در پنجمین سال سفر ناصرحجازی

1511-82

1511-83

1511-84

هفته قبل به مناسبت پنجمین سالگرد سفر ابدی ناصر حجازی گلر طلایی فوتبال ایران، مراسمی بر مزار او برگزار شد و گروه زیادی از دوستدارانش گردهم آمدند.
طرفداران فردین یک بنر از عکس مشترک ناصر حجازی و فردین را برسر مزار او نصب کردند و یاد این دوچهره ماندگار را زنده کردند.
همزمان دخترش آتوسا نیز نامه ای را که در کودکی از پدرش با خط خودش دریافت کرده بود با این متن منتشر کرد:
آتوسا جان سلام. حالت خوب است؟ تو نمره هات خوب شده، و بابا برای تو کادو می خرد، اینجا بیایی موز و آناناس برایت می خرم، آتوساجان منتظرت هستم تا بیایی پهلوی بابا ناصر. قربونت برم- بابا ناصر

حسین علیزاده به «علی رهبری» نامه نوشت:
مدیر افتخاری مسیرى با شکست دوباره نمی‌شوم

1511-85

«حسین علیزاده» آهنگساز و نوازنده پیشگام موسیقی ایران در پی انتشار خبر تشکیل «ارکستر فیلارمونیک پارسی» که در آن اعلام شد این ارکستر به مدیریت افتخاری حسین علیزاده و رهبری ارکستر علی رهبری تشکیل می‌شود، نامه سرگشاده ای را با عنوان «از مسیر شکست پیروزی حاصل نمی شود» خطاب به علی رهبری منتشر کرد. به گزارش موسیقی ایرانیان، در متن نامه حسین علیزاده آمده است:
«دوست و هنرمند گرانقدر استاد على رهبرى با سلام هاى گرم، مدت مدیدی است که جدالى نابرابر با خود در امور هنرى و اجتماعى، شما را از مسیر نیم قرن عشق، تلاش، تداوم، افتخار و سربلندى نام تان به عنوان فرزند این سرزمین دور نگه داشته و نام شما به طور ناشایست در امورى برده می شود که ناخودآگاه این سوال را در ذهن تداعى می کند: آیا على رهبرى همانند همه هنرمندان و هنردوستان و هنرشناسان و اساتید بزرگ ایران و جهان، جایگاه رفیع این نام را می شناسد؟ آیا جایگاه على رهبرى حضور ایشان را در همه امور و در کنار و مقابل همه جریانات توجیه می کند؟ آیا با امضاء و یا توافق مسئولین، به جایگاه هنرى ایشان صحه گذارده می شود؟
مسلماً خیر! زیرا موقعیت و جایگاه هنرى شما را، شما تعیین می کنید. حکم و قراردادهاى ارگان ها جایگاه شما را مشخص نمی کنند. اما در این دوره، مسیرى که طى شد ثابت کرد با تمام اعتماد به نفسِ بحقى که در هنر خود دارید، در مسائل مربوط به آن به عنوان یک هنرمند مستقل عمل نکردید؛ امید بستن به امورى که بعد از گذشت حدود چهار دهه، در زمینه
موسیقى نشان از عدم درک و اطلاع شما از سیاست و برنامه ریزى و نگاه دقیق به مسئولین هنرى دارد. تکیه بیش از حد شما به اشخاصى که با انگیزه هاى سیاسى و تشکیلاتى- و نه
با انگیزهاى هنرى – در کنارتان بوده اند، شما را دچار اشتباه کرد و این تصور را برایتان پیش آورد که حامیان تشکیلاتى، حامیان هنرى شما نیز هستند. شما در دولت امید، دستان قدرتمندِ خود را، امیدوارانه حرکت دادید غافل از این که امید، بدون آگاهى از شرایط غیر ممکن است.
على رهبرى عزیز، استاد گرانقدر!
عدم موفقیت در پیشبرد اهداف هنرى در ایران وابسته و یا مستقل از دولت فرقى نمی کند. دولت را هم ملت می سازند. اخلاق و منش هنرى، ملتى است نه دولتى. حضور شما در عرصه جهانی، نام ایران و شما را جاودانه می کند اما در حال حاضر حضور شما در ایران، فراموشى ارزشهاى والاى شماست که به تصمیمات شما گره خورده است. تجربه تشکیل مجدد ارکستر همان اشتباه گذشته را تکرار خواهد کرد زیرا پایگاه فرهنگىِ جامعه موسیقى در حال حاضر، چه دولتى و چه غیره از یک شرایط تبعیت می کند: عدم امنیت هنرى، عدم امنیت اقتصادى، عدم سیاست گذارى و نیز نگاه نا شایست به جایگاه و موقعیت هنر موسیقى. اگر روزی فضاى شفاف و پر مهر و بى حاشیه حاکم شود، بازگشت شما مبارک خواهد بود در غیر این صورت شما نیز دور از حاشیه نخواهید بود. در ضمن استقلال اینجانب از تمام امور، ایجاب می کند من نیز مدیر افتخارى مسیرى با شکستى دوباره نباشم. با احترام و تقدیر از شما،
حسین علیزاده / اول خرداد ٩۵»