1496-67

اصغر فرهادی هفتمین فیلم خود را در ایران می سازد

1496-68

اصغر فرهادی که با فیلم «جدایی نادر از سیمین» به اسکار دست یافت، اینروزها آخرین فیلم خود «فروشنده» را در ایران جلوی دوربین برده و درحال پایان دادن به آن است.
اصغر فرهادی بعد از «جدایی» از سوی فرانسه دعوت شد تا فیلم «گذشته» را بسازد ولی این فیلم با وجود موفقیت بازیگراصلی آن درجشنواره با موفقیت خاصی روبرو نشد و خود فرهادی هم ترجیح داد تمرکز فیلمسازی خود را در ایران بگذارد.
در این فیلم ترانه علیدوستی و شهاب حسینی شرکت دارند و به زندگی زن و شوهری می پردازد، که در حال بازی در نمایش «مرگ فروشنده» نوشته ارتورمیلر هستند.

فیلم «شرایط» در میان دانشجویان داخل گل کرد

1496-69

فیلم سینمایی شرایط Circumstance در داخل و خارج ایران ساخته شده، بدست دانشجویان دانشگاه ها رسیده و به سرعت میان آنها تکثیر شده است.
این فیلم که قصه دختران هم جنس گرا در ایران است، چنان میان دانشجویان گل کرده که در بیشتر لپ تاپ هایشان جای گرفته و برای همدیگر می فرستند.
مقامات امنیتی چند دانشگاه بدنبال عامل پخش کننده این فیلم هستند که در خارج با فروش خوبی روبرو شد و درخشید و در چند جشنواره به نمایش در آمده است.
این فیلم را مریم کشاورز نوشته و کارگردانی کرده و در آن : نیکول بوشهری، سارا کاظمی، رضا سیسکو صفائی شرکت داشتند.

محمدرضا گلزار در فیلم مشترک ایران وهند

1496-70

اینروزها محمدرضا گلزار بازیگر محبوب سینما، به بازی در فیلم مشترک ایران وهند، بنام سلام بمبئی مشغول است.
گلزار در این فیلم با دیا میرزا بازیگر معروف هند و آمیتا باچان بازیگر مشهور همبازی شده و فیلمبرداری آن درهندوستان آغاز شده است.
قبلا محمد علی فردین باتفاق گروهی از بازیگران سینمای هند، در یک فیلم مشترک بازی کرد.

حامد بهداد جلوی دوربین گفت
تلویزیون ما یک رسانه ورشکسته است

1496-71

هفته گذشته که قرار بود کارگردانان و بازیگران، عوامل فیلم جدید «نیمه شب اتفاق افتاد» در برنامه نقد سینمای ایران در تلویزیون شرکت کنند. ناگهان جلوی عوامل سازنده فیلم را گرفتند و تنها کارگردان فیلم تینا پاکروان و حامد بهداد جلوی دوربین بودند.
درحالیکه تینا پاکروان، مجری برنامه در مورد عدم حضور عوامل فیلم در برنامه جواب می داد ناگهان حامد بهداد توی حرف او دوید و گفت: تلویزیون ما یک رسانه ورشکسته است و هیچکس آنرا نمی بیند.
حامد با عصبانیت ادامه داد: برای من بعنوان یک ایرانی جذاب نیست که تلویزیون کشورم را نمی بینم، شاید در وهله اول ندیدن تلویزیون جالب باشد و نوعی لج کردن به حساب بیاید اما بعد از آن به این فکر می کنیم که اینجا خانه ماست، چرا نباید مخاطب داشته باشد؟ متاسفانه تلویزیون دچار سوء تفاهم شده است. مهم نیست که مرا به تلویزیون راه ندهند، اما باید به این نکته توجه کنید که چرا سریال های ترکی این همه در میان مردم ما تماشاگر دارد، سریالی که اگرداستان تمام آنها را در هاونگ بکوبیم، چیزی از آن در نمی آید.
فیلم های سینمایی ما تمام معضلات و دغدغه های مردم را بخوبی نشان میدهند، اما همین فیلم ها جایی در تلویزیون ندارند.